بسم الله الرحمن الرحیم
تجلی ماه رمضان
بحثمان راجع به خطبه شعبانیه بود که حضرت فرمودند: «إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ؛ همانا رو کرده است به سوی شما ماه خدا». هر ماهی حقیقتی دارد؛ حقیقت این ماه تجلی خداست. فرق این ما با ماههای دیگر این است که خدا با تمام اَسماء و صفاتش در این ماه تجلی کرده است.
ویژگیهای اهل بیت سلام الله علیها
بین ائمه و چهارده معصوم و انبیاءِ دیگر چه فرقی است؟ اهل بیت هم توحید ذاتی دارند، و هم توحید صفاتی و فعلی؛ این ماه مبارک هم سُفرهاش عمیم[1] است؛ هم برای آنهایی است که دنبال توحید فعلیاند، یعنی اعمال و کارهایشان خوب است؛ این خیلی خوب است که انسان فعلش الهی باشد؛ دائم اهل بخشش باشد، اهل رسیدگی به محرومین و ایتام باشد، رسیدگی به پدر و مادر، صله رحم. دوم اینکه صفاتش صفات الهی باشد؛ فتح مبین. سوم اینکه محل تجلی ذات اقدس اله شده باشد، یعنی وجه الله باشد. اهل بیتِ ما تفاوتشان با انبیاءِ دیگر این بوده که توحید ذاتیشان، مَقام بوده است.
برتری ماه رمضان
این ماه هم تفاوتش با ماههای دیگر این بوده که حتی آن کسانی که خداوند به آنها لطف کرده که توحید ذاتی برایشان مَقام است، در این ماه مهمان خدا هستند؛ در این ماه، مقامِ حقایقِ مقدسه کاملا به آنها عنایت میشود و دیگران هم میتوانند از آنها بهره ببرند و به این مقام برسند. ماه رمضان شهرالله است؛ شهر تجلی ذاتی خدا هم هست، چون الله اسم ذات است، اسم ذاتی که اسماء و صفات ذاتی آنها تجلی کرده، بدون هیچ تعیین و خصوصیتی. میتوان گفت این ماه مخصوص کسانی است که توحید ذاتی دارند؛ ثانیا و بالعرض به آنهایی که توحید صفاتی و فعلی دارند هم یک چیزهایی میرسد.
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر[2]»؛ این ماه برای صاحبان شب قدر است؛ اگر خورشید الان تجلی کند، دیگر اثری از این لامپ ها میماند؟ خیر؛ در این ماه ملائکه نازل می شوند به وجود مقدس امام زمان (عج)؛ چون که صد آمد نود هم پیش ماست[3]. فرمود ما از ماهها شهر رمضان را انتخاب کردیم، بعد در این ماه از شبهایش شب قدر را برگزیدیم؛ پس معلوم میشود این ماه، ماه اِصطفاء[4] است؛ این ماه، ماه اِجتباء است؛ یعنی برگزیدگان خدا؛ آنها کسانی هستند که توحید ذاتی برایشان مقام است.
مقام اهل بیت علیهمالسلام
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ، هُ یعنی امیرالمؤمنین؛ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر؛ یعنی حضرت زهرا. در روایت دارد که: فرشتگان در آسمان چهارم میخواهند خدا را ببینند، بعد میبینند امام حسین علیهالسلام نشستهاند و دارند قرآن میخوانند؛ هرکس بخواهد خدا را ببیند باید نگاه کند به جمال اباعبدالله علیهالسلام، چون صاحب مقام است؛ مقام توحید ذاتی. وجه الله؛ خدا که نمیآید، اهل بیت میآیند؛ وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا[5]. پس این ماه، ماه توحید ذاتی است و ماه صاحبان توحید ذاتی است؛ از قِبَل آن به ما بیچارهها هم چیزی میدهند. دلیل اینکه میفرماید: برکت، رحمت و مغفرت این است که شهرالله است. پیامبر اکرم(ص) هرکجا میرفتند مریضها خوب میشدند؛ دامها، بچههای زیاد تولید میکردند؛ مردم کسب و کارشان رونق میگرفت؛ آب دهان مبارک را در چاه خشک میانداختند، چاهِ خشک میجوشید؛ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَة؛ برکت برای وجه الله است. در روایت دارد که وقتی میگویید ان شاءاللهتعالی، بگویید: ان شاءالله تعالی مَعَ عَلیٍ علیهالسلام. در روایت دیگری فرمود ما شهر خدا هستیم. «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّه[6]؛ تعداد ماه ها در نزد خدا دوازده عدد است»؛ دوازده امام. تمام ماههای خدا ماه اهل بیت علیهمالسلام است ولی در این ماه تجلی ذاتی، بهرهاش بیشتر به عالم میرسد، برای همین برکتاش از همه بیشتر است. ما باید از پایین به بالا برویم؛ مثلا فرض کنید با عطا، افعالمان کم کم بشود فعل الله؛ فعل بد برای ما است چون ما محدود هستیم و چیزی که محدود است بدی دارد؛ محال است که خدا بدی داشته باشد چون هستی مطلق است؛ هستی مطلق یعنی علم بینهایت، قدرت بینهایت، حیات بینهایت، نور بینهایت و تمام اسماء و صفات؛ ظلمت برای ما است که محدود هستیم؛ به خدا نعوذ بالله میگوییم شما این بدی را به من دادی، خیر تو خود حجاب خودی؛ به قرآن که انسان نگاه کند میشود قرآن، به فرقان که نگاه کنی میشوی فرقان؛ ولی به تورات و انجیل نگاه کنی میشوی تورات و انجیل؛ لذا انبیاء هر کدام یک تعدادی از اسم اعظم را داشتند. «القلب حَرَمُ الله فلا تُسکِن حَرَمَ الله غیرَ الله[7]»؛ دل حرم خداست پس در حرم خدا جز خدا را راه مده؛ قلب را اگر ضیق ببینی ضیق می شود اگر وسیع ببینی وسیع می شود. گاهی اوقات یک وجود مقدسی اگر به مجلس بیاید مجلس مطلق و بی نهایت می شود، بخاطر وجود آن مطلق؛ ته جهنم هم بروی خدا با توست، بهشت هم بروی خدا با توست؛ بستگی دارد به کجا نگاه کنیم و چه ببینیم. امام نور را دید انقلاب ایجاد شد؛ «العارفُ يَخلُقُ بِهمَّتِه»؛ عارف با اراده خلق میکند؛ «إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ[8]». امام فرمود: صدام باید برود، رفت؛ آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؛ آقا میفرماید: اسرائیل 20 سال دیگر کارش تمام است، تمام است. فرزندان سید علی آقای قاضی دنبال علم رمل بودند، آقای قاضی میگفت: دنبال این علوم رفتن لازم نیست، دنبال خدا بروید. این برکات برای وجهالله است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ[9]»؛ خودِ خدا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُمات است، دیگر وسیله نمیخواهد؛ عرفا میگویند: خدا یک یَد سببسازی دارد یک یَد سببسوزی؛ سببسازی یعنی خدا هرکاری را با سببش انجام می دهد ولی سببسوزی یعنی نگاه می کند به حضرت زُهَیر که عثمانی مذهب بوده، حضرت اباعبدالله به خیمه حضرت زهیر میرود و نظری میکند به ایشان، حال اگر بخواهیم در باب اسباب و سببسوزی بخواهیم نظر کنیم، زهیر بن قین تا بشود یکی از شهدای کربلا که هر وقت توسل کنی به آنها بتواند کمکات کند – به شهدای کربلا هر وقت توسل کنی دستت را میگیرند؛ کربلا محل تجلی وجهالله است. قد اقبل الیکم شهرالله؛ اصلا شاید ماه مبارک یَد سببسوزی خداست چون شما ببینید در ماههای دیگر چقدر باید به کله خودمان بزنیم تا وصل بشود سیممان، ولی در ماه مبارک عجیب است که یکدفعه میریزد نفس. برکت یعنی باید کلی به سر و کله خودمان بزنیم تا از پایین برویم بالا، افعالمان را کمکم درست کنیم تا صفت درست بشود؛ مثلا صفت عطا و بخشش، اول فعل بخشش را انجام بدهیم تا ملکه بشود، بشود صفت عطا بعد صفت سخاوت را انقدر ادامه بدهیم تا ذاتمان عوض بشود. دقیقتر اینکه اول فعلمان درست بشود بعد صفاتمان صفات فضیلت بشود بعد آن صفاتمان بینهایت (الهی) بشود که به ان فتح مبین گویند؛ بعد از آن ذاتمان هم عوض بشود، ذات جل و علی تجلی کند و دیگر خودی نماند؛ روی بنمای و جود خودم از یاد ببر/ خرمن سوختگان را همه گو باد ببر/ ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا / گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر [10]؛ دیگر خانه اثری از آن نماند؛
ارتباط با خدا
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «لا تُسکِن فی قَلبَکَ غَیرَالله»؛ غیر الله را در قلبت اسکان مده؛ آن وقت سِیر عوض میشود، دیگر لازم نیست به سرو کله بزنیم؛ خدا که بیاید، برکت، رحمت، مغفرت میآید، دنیا را روشن میکند. امام که آمد دنیا را روشن کرد؛ الان نظام ولایت فقیه دارد عالم را روشن میکند؛ بعضیها خودشان کورند، جلوی نور را میگیرند. برکت برای شهرالله است لذا وقتی حَق جلّ و اَعلی در کسی تجلّی کرد، یک اسلامی در سال 57 که تمام عالم را سیراب میکند؛ این برای توحید ذاتی است و بدون آن نمیشود.
رحمت الهی
بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ؛ رحمت دو نوع داریم؛ رحمت رحمانیه و رحیمیه؛ رحمت رحمانیه یعنی هستیبخش است، هستی مطلق میدهد؛ رحمت رحیمیه یعنی همین هستیهای جزئی را به کمال خودش میرساند؛ هم کمال وجودی به ما میدهد، هم اصل هستی را به ما میدهد؛ چون توحید ذاتی همین است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ لذا ببینید چرا سوره حمد مطابق کل قرآن است؟ چون سوره حمد بِسْمِ اللَّهِ است، اَلْحَمْدُلِلَّهِ است؛ اَلْحَمْدُلِلَّه یعنی تمام محامد مخصوص اوست؛ این ماه هم همینطوری است که در روایت هم دارد که از سورهها خداوند حمد را برگزید؛ «وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ[11]». هم اجمال قرآن در آن است، هم تفصیل قرآن؛ این ماه مبارک هم همه چیز در آن هست.
مغفرت الهی
«وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ؛ مَغْفِرَه»؛ یعنی ماه عفو نیست، ماه مغفرت است؛ فعل را نمیبخشند بلکه ذات را عوض میکنند. فرق مغفرت با عفو این است که ریشهای که سبب گناه میشود را از تو برطرف میکند. چرا بعضیها میگویند حضرت رقیه نیست؟ عمادالدین حسن ابن علی طبری از اعیان شیعه است که در کامل بهایی طریقه شهادت حضرت رقیه سلامالله علیها را در آن نوشته؛ همین کافی است. الان اگر امام و رهبری خبری به شما بدهند میشود قبول نکند انسان؟! در کتابی دیدم که نوشته بود همه اسراء را آوردند در بینشان دختر کوچکی بود که مثل ماه میدرخشید، آن هم جزو اُسراء بود و دستهایش را بسته بودند؛ چرا بگوییم حضرت رقیه نیست؟ اینکه پیامبر (ص) میفرمایند: «نَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَة»؛ ذات را عوض میکنند، میسوزانند؛ رمضان صیغه مبالغه است، یعنی بسیار سوزاننده؛ سوزاننده یعنی فعل بد را پاک میکند ولی بسیار سوزاننده یعنی ذات و صفات بد را ریشهاش را میکَند. «شهرٌ هو عِندَ الله أفضل الشّهور»؛ ماهی است که از همه ماهها بالاتر است چون ماه امیرالمومنین علیهالسلام و حضرت زهرا(س) است. فرمود اهل بیت حجت خدایند برای ما و مادر ما زهرا حجت خدا بر ماست؛ لذا مقام حضرت صدیقه بالاتر از اهل بیت است؛ این ماه افضلالشهور است. فرمود مصیبت حضرت زهرا(س) از مصیبت امام حسین علیهالسلام بالاتر است. «و أيّامه أفضل الأيّام»؛ روزهایش بهترین روزهاست.
معلمالانبیاء
همه عُرفا سرسلسلهشان میرسد به امیرالمومنین علیهالسلام ؛ همه باید آخرش برسند به معلم الانبیاء، آدم الانبیاء که امیرالمومنین علیهالسلام است؛ لذا تمام مومنین میروند وادیالسلام، اگرچه قبرشان اینجا باشد باز هم میروند وادیالسلام. بدها میروند وادی به نام برهوت و به جهنم واصل میشوند؛ آنهایی هم که خوب هستند همه باید بروند نزد مولا. در روایت دارد که در روز قیامت وقتی صور اسرافیل را میدمند همه میمیرند جز دابه الارض؛ علی علیهالسلام مرگ ندارد. اباعبدالله علیهالسلام هم میفرمایند: «اَشهَدُ انّک لَم تُهلَک»، آقا جان شما هلاکت و مرگ نداری.
مهمانی خدا
«و لياليه أفضل اللّيالي»؛ شبهایش هم از همه شبهای دیگر بالاتر است؛ فاطمی و زهرایی میشود انسان در این شبها؛ راه را باز کردهاند. «و ساعاته أفضلُ السّاعات»؛ بالاترین ساعتهاست. «هو شهرٌدُعيتُم فيه الى ضيافة الله»؛ دعوت شدهاید به مهمانی خدا؛ یعنی مستقیم نشستهاید سر سفره امیرالمومنین علیهالسلام. «و جُعِلتُم فيه من أهل كرامة الله»؛ اینجا دیگر همه چیز از بالاست؛ «دُعيتُم، جُعِلتُم»، کار دست شما نیست. ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن/خیری ندیدهایم از این اختیارها؛ در این ماه، ما را به جبر سر به زیر میکند. «و جُعِلتُم فيه من أهل كرامة الله»؛ دیگر کار دست خداست.
سوره کهف
یکی از آداب خودسازی سید علی قاضی این است که سوره کهف را هر روز بخوانید؛ سوره کهف سوره خودسازی است؛ چون اصحاب کهف را میفرماید: «نُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَال[12]»؛ آنان را به پهلوی راست و چپ میگردانیدیم؛ ما هم الان خواب هستیم، دارند راست و چپمان میکنند که درست شویم؛ مثل کبابپزها که کباب را اینطرف آنطرف میکنند که خوب بپزد؛ میبرندمان این مجلس، آن مجلس؛ میبرند خدمت حضرت رقیه، حضرت ابالفضل، گاهی پای قرآن و…. برای همین است که میگویند سوره کهف سوره خودسازی است؛ عدد آیات سوره کهف هم 110 تا است و 110 هم یعنی علی علیهالسلام. «و جعلتم فيه من أهل كرامة الله»؛ مبادا فکر کنیم که خودمان آمدیم نماز خواندیم، خودمان آمدیم مجلس، نه اینطور نیست؛ مرحوم میرزا اسماعیل دولابی میفرمود: نصف کارها با خداست، نصف دیگرش هم دست ما نیست.
میتدا بالنعم
«و جُعِلتُم فيه من أهل كرامة الله»؛ فرق کرم با جود این است که قبل از اینکه بخواهی میدهد. یکی از اسماء خدا، يا مُبتدأ بالنِعَم است، یعنی شروع میکند به نعمت؛ «يا مُبتدأ بالنِعَم قبل اِستِحقاقِها»؛ قبل اینکه مستحق آن بشوی میدهد. یکی از ویژگیهای امامزاده داوود مُبتدأ بالنِعَم است؛ روزی در حیاط امامزاده داوود دیدم بنده خدایی مشغول جارو زدن است، آمد گفت من دنبال حقالیقین میگشتم بعد در خواب دیدم گم شدم، من را آوردند امامزاده آنجا سه پیرمرد بودند دستم را گذاشتند روی قبر بعد به من گفتند سه شبانه روز باید بیایی اینجا خدمت کنی تا حقالیقین را به تو بدهیم. خدا در این ماه اهل کَرَم است هر لحظهاش؛ هر لحظه به شکلی بُت عیار برآمد / دل بُرد و نهان شد[13]. «أنفاسكم فيه تسبيح؛ نَفَستان سبحان الله است. و نومكم فيه عبادة»؛ خوابتان عبادت است.
ترس غیر خدا
ائمه هیبتشان به این بوده که از آتش نترسیدند؛ ما از آتش میترسیم. الان رهبری میگوید آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؛ اینها بادکنک است؛ یک سوزن بزنی تکه تکه میشود! ولی بعضیها میترسند. چون میترسند وضع اینجور میشود؛ قیمت دلار میشود 8000 تومان! ولی میگویند 4200 تومان! ان شاءالله که همین باشد ولی این مردم بیچاره چیز دیگری میگویند؛ میرویم دلار 8000 تومانی بگیریم ولی به ما میگویند که پولتان را …. فردی میگفت معاملهای کردم با کشورهای خارجی، یک میلیون دلار سود کردم، بعد دولت میگوید به زور با 4200 تومان باید بدهی به من! ولی بخاطر این است که از آمریکا نباید ترسید از اروپا نباید ترسید.
قبولی عمل
«و عملكم فيه مقبول»؛ میدانید چرا عمل مقبول است؟ بخاطر اینکه مستند به ما نیست؛ هر چه من در آن آمد، خراب میشود؛ اگر بگویی من نماز خواندم، به درد نمیخورد، من روزه گرفتم، به درد نمیخورد ولی بگویی جُعِلتُم؛ او داد، او دارد کرم میکند، ضیافت خداست. اگر این شد میشود و عملكم فيه مقبول. میفرماید: عملت را خالص کن؛ کتاب سید مهدی بحرالعلوم را بخوانید؛ او کسی است که، میرزای قمی شب تا صبح و صبح تا شب مشغول درس خواندن بود بعد وقتی با سید بحرالعلوم ملاقات میکند، میگوید تو چکار کردی، من اینقدر درس میخوانم بعد میبینم تو یک چیز دیگری هستی، میگوید چله پای پیاده زیارت مسجد سهله گذاشته بودم، شب 39 در مسجد سهله آقا را دیدم، آقا قلبش را روی قلبم گذاشت، این شد که شد سید مهدی بحرالعلوم.
ایشان عوالم اخلاص را 12 مرحله بیان کرد؛ عالم اخلاص نتیجهاش فانی شدن است، یعنی اثری از خودمان باقی نماند. «بَيْنِي وَ بَيْنَكَ إِنِّیِّي يُنَازِعُنِي/ فَارْفَعْ بِلُطْفِكَ إِنِّیِّي مِنَ البَيْنِ»؛ خدایا به لطف خودت این منیت من را بردار؛ این اعمال که قبول میشود چون در این ماه دیگر «مَن»ی باقی نمیماند. آنقدر رحمت خدا از آسمان میریزد بقیه خجالت میکشند بگویند مَن .
[1]- شامل همه
[2]- سوره قدر، آیه 1
[3]- مولوی، مثنوی معنوی
[4]- برگزیدن
[5]- سوره فجر، آیه22_ و ملائکه امر پروردگارت را صف به صف بیاورند
[6]- بخشی از آیه 36 سوره توبه
[7]- جامع الاخبار، ص518
[8] – سوره یس، آیه 82
[9]- بخشی از ایه 257 بقره
[10]- حافظ
[11]- سوره حجر، آیه 87 _ ای محمد! همانا هفت آیت با ثنا (و دعا که قسمت بین خدا و عبد شده و در هر نماز دو بار خوانده میشود، یعنی سوره حمد) و این قرآن با عظمت را بر تو فرستادیم.
[12]- بخشی از آیه 18 سوره کهف
[13]- مولوی
دیدگاه خود را ثبت کنید
دوست دارید به بحث ملحق شوید؟نظرات خود را با ما در میان بگذارید!