بخشی از بیانات آیت الله تقوایی در ابتدا درس خارج فقه مورخ 97/12/21
اولین نکته اینکه اهمیتی که رساله گام دوم دارد این است که یک فردی آن را به رشته تحریر درآورده که عصاره انقلاب است؛ یعنی با گوشت و پوست و خونش تمام مراحل انقلاب را درک کرده و خودش از مهم ترین پایه گذاران نظام جمهوری اسلامی بوده و در مرحله مبارزه و جهاد با سلطنت طلبان و پهلوی ها و همچنین در مقام ایجاد انقلاب در سال 56 و 57 جهاد کردند و زندان ها کشیدند و در پیروزی انقلاب و نظام سازی انقلاب، خیلی سهم داشتند. همچنین پس از پیروزی انقلاب و نظام سازی یعنی در خبرگان، در مجلس شورای اسلامی و در تمام نهادهای حساس جمهوری اسلامی ایشان حضور فعال داشتند و پیش قدم و جلودار بودند. لذا به خاطر همین این رساله گام دوم و این بیانیه خوب، خیلی مهم است و اهمیت حیاتی دارد برای انقلاب ما. حالا از همه مهمتر هم این است که خب نزدیک سه دهه است که ایشان رهبر است و رهبری انقلاب یعنی تمام ارکان اصلی نظام و ارگان های اصلی به وسیله ایشان هدایت شده و این اهمیت بسیار بالایی دارد.
سوال: چرا مقام معظم رهبری در چهل سالگی انقلاب این بیانیه را دادند، زودتر یا بعدتر ندادند؟ رابطه اش با عدد چهل چیست؟
پاسخ: این نکته بسیار مهمی است، اولا پیغمبر اکرم در چهل سالگی مبعوث شدند و کمال هر چیزی در چله است و ما روایات اربعین زیاد داریم، “مَن أَخلَصَ لله أَربَعینَ صباحاُ جَرَت یَنابیعُ الحکمة مِن قَلبِه علی لِسانِه” یعنی در واقع این چهل سالگی… می دانید که دشمنان ما اعلام کرده بودند نمی گذاریم انقلاب ایران به چهل سالگی برسد، چهل سالگی انقلاب یعنی بروز و ظهور و صدور انقلاب از ایران به جهان. “جرت ینابیه الحکمة من قلبه علی لسانه” یعنی ظهور پیدا می کند و الان ظهور پیدا کرده است.
خب پس یک مرحله در واقع مرحله اول انقلاب بود که شامل مبارزه، قیام، انقلاب، براندازی نظام سلطه و استکبار در ایران، براندازی نظام استبداد، ظلم، براندازی نظام جهالت، چون ریشه ای ترین دشمن اسلام جهالت است طبق روایات ما، و نظام استکبار و نظام شاهنشاهی نظام جهالت بود، نظام ظلم بود، نظام استکبار بود. این مرحله خیلی مهم بود و خیلی اهمیت داشت و سالها طول کشید، پشتوانه اش قیام های سابق بوده، قبل از سال 40 قیام هایی که در مقابل پادشاهان استکباری، مثل مشروطیت صورت گرفت و بعدش هم خود سال 40 و 42 به بعد، قیام امام و یاران امام؛ بزرگانی مثل مقام معظم رهبری، شهید بهشتی، شهدای محراب که واقعا کارشان ریشه ای و تاثیر گذار بود. بعد از براندازی باید جایگزینی نظام اسلامی و نظام سازی که این نظام را ایجاد کردند که این خیلی مهم بود، نظامی هم بر اساس استقلال، هم بر اساس آزادی.
قبل از انقلاب ما کاملا خودباخته آمریکا و اروپا و شوروی سابق بودیم. واقعا ریشه و عصاره مملکت ما را می مکیدند، خاک مملکت ما را داشتند می بردند، معادن مملکت ما را می بردند، غارت کردند. ولی ما مستقل شدیم، هفتاد هزار مستشار آمریکایی را بیرون ریختیم، در زباله دان ریختیم و آزادی مردم ما که در اختناق کامل بودند؛ اصلا دانشجوها قدرت آزادی بیان به هیچ وجه نداشتند، الان در مملکت ما الحمدلله هر کسی هر چیزی بخواهد می گوید، مردم واقعا بعضی ها خبر ندارند که چه آزادی ای در مملکت ما ایجاد شده و بعد بنیان گذاشتن یک نظام اسلامی که تمام قوانینش را مجتهدین طراز اول زیر نظر امام مرجع تقلیدی که بدیل نداشت نوشتند و بزرگانی مثل شهید بهشتی، شهدای محراب، مقام معظم رهبری و بزرگان دیگر که این زحمت را کشیدند و بر اساس اسلام و جمهوریت و مردم این نظام را پایه ریزی کردند.
این مرحله الحمدلله به خوبی گذشت، البته بنابر فرمایش مقام معظم رهبری دلیل نمی شود که قوانین نقص نداشته، نه یک نقص هایی هم داشته و ما باید این نقص ها را برطرف کنیم. مثلا تغییر قانون اساسی در یک دوره ای الحمدلله محقق شد. نظام اسلام نظام مدیریت شورایی اما با مدیریت واحد است. یعنی شورا کمک کار مدیریت است نه دخالت کننده در تصمیم. مدیریت باید واحد باشد، “فاذا عزمت فتوکل علی الله”، در واقع نظام مدیریت اسلام برخواسته از انتخاب خدا، امام زمان و بعد هم علماست. لذا مدیریت در اسلام مدیریت ولایت مطلقه فقیه است، این مدیریت ولایت مطلقه فقیه در خود قانون اساسی هم هست، اصل حاکم بر تمام قوانین است، و این نظام دو طرف دارد، یک طرفش خدا و اهل بیت هستند که “الراد علیهم کالراد علینا و الراد علینا کالراد علی رسول الله و الراد علی رسول الله کالراد علی الله”، برای همین هم ولایت مطلقه فقیه است و حق هم هست. این یک طرفش است به خاطر این قسمتش اگر دیدید که مسئولینی، افرادی، گروه هایی خواستند این را محدودش کنند بدانید که دارند کار ناحق می کنند، مقابل خدا ایستادند، مقابل اهل بیت ایستادند، اگر دیدید در هر زمانی ولایت مطلقه فقیه تهدید می شود و مخالفت می شود و برعکس تصمیم گیری هایی که ایشان دارد تصمیم گیری می شود بدانید که آنجا نقطه انحطاط است، بدانید که دارند قانون اساسی را زیر پا له می کنند، چون قانون حاکم در نظام جمهوری اسلامی ولایت مطلقه فقیه است، حتی بعضی ها یک تعبیری دارند، می فرمایند که مهم قانون است، مدام قانون را در بعضی مقاطع عَلَم می کنند و در بعضی مقاطع دوره چهل ساله جمهوری اسلامی می گفتند آقا مهم قانون اساسی است، برای چه می گفتند مهم قانون اساسی است؟ برای اینکه بگویند آن قانونی که ما تفسیر می کنیم، در صورتی که قانون اساسی را باید ولایت فقیه تفسیر کند، ولایت فقیه است که این قانون اساسی ما را باید تفسیر کند، و اینها می خواستند در واقع قدرت را از ولایت فقیه بگیرند، قصدشان این بود. همان کاری که خوارج و معاویه لعنت الله علیه کرد که قرآن را بر سر نیزه می زد می گفت حکم مال خداست نه تو یا علی، حضرت علی می فرمود منم قرآن ناطق.
الان وارد مرحله دوم شدیم، مقام معظم رهبری اسمش را فرمودند خودسازی و جامعه سازی و تمدن سازی که این مرحله خیلی اهمیت زیادی دارد، به عبارت دیگر ابقا و نگه داری و استمرار نظام ان شاء الله تا حکومت امام زمان خیلی خیلی از اصل ایجاد نظام و احداث نظام مهمتر و سنگین تر است و عظمت بیشتری دارد. ما با ایجاد این نظام، نظام سلطه را در ایران از بین بردیم، با ادامه این نظام الحمدلله داریم نظام اسلامی را گسترش می دهیم در عراق، افغانستان، سوریه، پاکستان، لبنان، یمن و بلاد اسلامی، حتی در خود آمریکا و خود اروپا. آن ها هم دارند از این نظام زنده می شوند، لذا ما در واقع حلقه واسطه ای هستیم که ان شاء الله به واسطه این حلقه جمهوری اسلامی، خاورمیانه دارد نجات پیدا می کند و آزاد می شود، ان شاء الله به وعده مقام معظم رهبری 22 سال دیگر فلسطین هم آزاد خواهد شد و ان شاء الله زمینه برای آمدن امام زمان و برقراری نظام واحد جهانی آماده می شود. این نظام پابرجاست و دارد پیش می رود و هیچ کس هم نمی تواند جلویش را بگیرد.
دلیلش چیست؟ آقا می فرمایند آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری. دلیلش اینهاست، امام در نظاممان این ها را آورد. لذا هیچ کس نمی تواند جلوی این ها را بگیرد، هر چه هم تلاش کنند ” يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.”
این نکته که فرمودند نظام سازی با جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری ندارد، یعنی انقلابی بودن با اینکه ما باید تحت یک قوانینی باشیم هیچ منافاتی ندارد و جمهوری اسلامی ضد تحجر و ضد استکبار است اما فرمودند ما باید این را توجه داشته باشیم فاصله است بین باید ها و واقعیت ها. یعنی در عین اینکه نظام اسلامی آمده استکبار را کنار زده، جمهوری اسلامی برپا شده ولی مسلما الان بایدهایی که در مملکت ما هست و باید باشد با واقعیت های موجود خیلی فاصله دارد لذا ما باید این فاصله را پر کنیم، و همچنین خود آن باید ها با رسیدن به حقیقت هم خیلی فاصله دارد، یعنی ما باید از این باید ها و نباید ها برسیم به حقیقت ها که همان گسترش عدالت و نظام اسلامی در کل عالم و بروز و ظهور امام زمان که حقیقت عالم، ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، “لیظهره علی الدین کله”
فرمودند نظام اسلامی بی رحم نبوده، منفعل نبوده، مردد نبوده، خونریز نبوده، از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده. این یک نکته خیلی مهمی است، انقلاب ما انقلاب مستضعفان است، آن هم نه فقط مستضعفان ایران بلکه مستضعفان عالم. الان شما ببینید ونزوئلا آن طرف دنیاست،همسایه بزرگترین دشمن ما یعنی آمریکا، شیطان اکبر لعنة الله علیه، ولی ما الان داریم به ونزوئلا کمک می کنیم ولو اینکه مسلمان هم نیستند، لذا انقلاب ما حامی مستضعفان است برای همین است که زمینه ساز حکومت امام زمان است.
آقا فرموده اند: مایلم با جوانان عزیزم سخن بگویم؛ این جوانان خیلی مهم است، چون بالاخره آینده در دست جوانان است، یکی از مشکلات بزرگ جوانان ما این است که با توجه به حمله نظام استبکاری و تهاجم فرهنگی در اینترنت، در وسایل ارتباط جمعی، در فضای مجازی، با این گستره که هزاران ظهور و هزاران جلوه شیطان اکبر در فضای مجازی است، برای جوانان ما خیلی سخت است؛ تنها چیزی که می تواند به جوان های ما قدرت دهد و با قدرت جلوی این تهاجم فرهنگی بایستند این است که به شخصیت خودشان معرفت پیدا کنند و نظام به آن ها شخصیت و بها دهد، این می تواند جوان های ما را به راحتی از این طرحی که دشمنان ریختند و از تهاجم فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی نجات دهد که الحمدلله مقام معظم رهبری به این مسئله توجه دارند. الان ببینید، دولت ما یک دولت جوان نیستو این اشتباه است، به نظر من این نقص است در دولت که خیلی میانگین سنی شان بالاست. باید کار را به جوان ها بسپارند، البته جوان هایی که ایمان و تخصص و تعهد را با هم داشته باشند.
مسئله دوم، فرموده اند که ما تجربه و سرمشقی نداشتیم ولی جمهوری اسلامی و ابزارهای تشکیل و پیشرفت با هدایت قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی به دست آمد و این نکته بسیار مهمی است، یعنی در واقع بینش و مکتب حاکم بر جمهوری اسلامی، اسلام است؛ متصدی اش کیست؟ نماینده خدا، نایب امام زمان. افتخار ما این است که ما حکومتان دست نایب امام زمان است. چقدر کج اندیش و غلط انگارند افرادی که فکر می کنند ولایت فقیه حکومت استبدادی است. فکر می کنند ما اگر می خواهیم ولی فقیه را بالا ببریم می خواهیم استبداد را حاکم کنیم، نخیر، شما اگر بخواهید جلوی ولی فقیه بایستید می خواهید نظام استبداد را حاکم کنید، ولایت فقیه یعنی حکومت بر قلب ها، حکومت عشق، ولایت فقیه یعنی حکومت مردم، مردمی ترین حکومت ها حکومت ولایت فقیه است. لذا شما دیدید امام خمینی در عرض مدت کوتاهی بعد از برکناری نظام شاهنشاهی تمام ارگان های مملکتی ما را با انتخابات مردم برقرار کرد. مجلس شورای اسلامی انتخابات داشت، خود نظام اسلامی انتخابات داشت، مجلس خبرگان انتخابات داشت، خود رهبر با انتخاب تمام مردم انتخاب شد، نه تنها انتخاب تمام مردم، عشق تمام مردم بود. لذا شما دیگر دیدید که وقتی امام رحلت کردند چه جمعیتی آمدند برای تشییع جنازه امام، یعنی تا آن آخرین لحظه عاشق امام بودند، الان هم الحمدلله خلف صالح اش مقام معظم رهبری در قلب مردم جای دارد، چرا؟ چون مقام معظم رهبری واقعا عدالت دارد، واقعا فقیه است، واقعا مدیر است، واقعا مدبر است، اینها را نشان داده.
بعد می فرمایند انقلاب ایران جهان دو قطبی آن روز را سه قطبی کرد که در واقع الان ما می بینیم این سه قطبی هم که خودشان اشاره می کنند، با از بین رفتن شوروی دیگر شده دو قطبی. یعنی دقیقا دارد زمانی می آید که ظهور امام زمان نزدیک شود و یک قطب طرف استکبار، نفاق، رانت خواری، اختلاس، دزدی، چپاول، ظلم، استبداد، استکبار و سلطه و یک طرف هم نظام جمهوری اسلامی، اسلام، دین، آزادی، عشق، عدالت، استقلال، نظام مستضعفان، نظام پابرهنگان، پشتیبانی از پابرهنگان، پشتیبانی از مستضعفان. الان الحمدلله عالم دو قطبی شده.
یکی از نقاط مهمی که ایشان فرموده اند اصل ما می توانیم است که امام آن را زنده کرد. نظام ولایت فقیه، شهدای ما و مردم خوب ما، ریشه نظام استبکاری را کندند. مردم ما به جایی می رسند که در ساخت موشک های زیرسطحی، زیر آب و درست کردن موشک هایی که چهار برابر سریع تر از موشک های دنیا سرعت دارد موفق می شوند. یعنی آمریکا دیگر تمام شد، فرانسه دیگر تمام شد که در خلیج فارس و دریای عمان جولان دهند.
بعد می فرمایند: “کشور ما که در دوران پهلوی و قاجار به شدت تحقیر شده، به شدت عقب مانده بود”… شماها یادتان نیست برادران، ما نه بزرگراهی نه فرودگاه درست و حسابی، هیچ چیزی نداشتیمعنصر اراده ملی از بین رفته بود، الان اراده ملی زنده شده، جوانان وارد عرصه مدیریت شدند، در زمان قاجار کشورهای شمالی ایران همه برای ایران بود، پادشاهان قاجاری همه را از دست دادند. زمان پهلوی بحرین مال جمهوری اسلامی بود، این ملعون بحرین را دو دستی تقدیم انگلیس کرد ، که الان ببینید مردمش چقدر فلاکت می کشند، بخاطر شاه است یعنی هنوز هم استبدادش ادامه دارد. طفلک ها مردم مظلوم بحرین ببینید چه دارند می کشند، ولی شکر خدا تمام کشورهای استکباری، آمریکا، شوروی سابق کمک کردند، اروپا کمک کردند، اسرائیل با تمام نیروهایش آمد، تمام نظام های عربی منافق و کافر آمدند پول و سرمایه هایشان را آوردند که ایران را از بین ببرند، همه دست به یکی شدند اما یک وجب از خاکمان را ندادیم و اگر می خواستیم می توانستیم خاک عراق را بگیریم ولی شکر خدا نظام ما نظام استبداد نیست، نظام آزادی است، نظام استقلال است.
پیشرفت های ما در پیروزی بر رژیم بعث، در زمینه علمی، صنعت، تکنولوژی، هسته ای، پزشکی، سلامت، رفاه اجتماعی و… همه را مدیون شهدا هستیم، فکر نکنید که همه این پیشرفت ها مثلا برای یک دولت است، یک دولت این پیشرفت ها را به اسم خودش نزند، دولت ها چاره ای ندارند که این تحولات را ایجاد کنند چون مدیون خون شهدا هستند. اینها ثمره خون شهدا، ثمره کار ولایت فقیه و همیاری و مشارکت مردم است، نه کار دولت ها، دولت ها نوکر مردم و ولایت فقیه اند. دولتی که بیاید بگوید اینها ثمره کار من است به نظر من خیانت کرده. هیچ دولتی به شخصه نخواهد توانست یک همچین کارهایی را بکند. در مسائل هسته ای پیشرفت های بساری کردیم که متاسفانه دولت ذلیلانه برخورد کرد و چرخه سوخت هسته ایمان را تضعیف کرد. این بخاطر ذلت است، بخاطر عقب رفت است، بخاطر ندیدن قدرت شهدا و عظمت جمهوری اسلامی است. امام یک لا قبا داشت و یک عمامهاما آمد شاه و آمریکا و اروپا را از کشور بیرون ریخت آن وقت این ها نشستند سر میز مذاکره، اما آمریکا از برجام خارج شد، بعد رفتند به سمت اروپا، حالا اروپا را هم رها نمی کنند! حالا اروپا چکار دارد می کند؟ هیچ، خودشان هم می گویند هیچ کاری نکرد، قرار بود تحریم ها را بشکنند، نشکستند و چندین برابر کردند، قرار بود قیمت ها ارزان شود اما قیمت ها به صورت مضاعف بالا رفت، قرار بود مردم ثمره اش را بچشند، میوه هایش را بچینند، اما عجب ثمره ای دیدند، دلار شد بیست هزار تومان، این بخاطر این است که ما را در مقابل اروپا ذلیل کردند.
هر جا ما به خودمان تکیه کردیم پیروز شدیم، هر جا به اروپا خواستیم تکیه کنیم نابود شدیم. حالا هم می خواهند اینستکس را قبول کنند که ذلیلانه چند داد و ستد در سطح سازمان ها و شرکت های تجاری کوچک صورت بگیرد، مثلا می خواهند به ایران صدقه دهند؟ غلط کردند. کشورهای اروپایی برای ما هیچ کاری نخواهند کرد. ما اگر به خودمان تکیه کنیم در خیلی از مسائل مرجع می شویم، مثل الآن که مملکت ما در نانوتکنولوژی، در سلول های بنیادی، در فناوری هسته ای و موشکی شده مرجع.
مردم ما در بینش سیاسی هم پیشرفت کردند که این خیلی مهم است، الحمدلله شاخ فتنه را شکستند. برخی از سران فتنه حمایت می کنند اما خیلی ها شکر خدا جلوی اینها می ایستند، برخی می خواهند سران فتنه را تطهیر کنند اما مردم جلو آنها می ایستند، نمی توانند با این مردم در بیفتند، سران فتنه باید ریشه شان خشکیده شود نه اینکه بیایند در مسئولیت های حساس.
سوال: حضرت آقا در این بیانیه مکرر لفظ “جوان” را به کار برده اند، این جوان بیشتر موضوعیت دارد یا طریقیت دارد؟ یعنی اگر یکی باشد مثلا مثل حاج قاسم سلیمانی که سنشان شصت یا بیشتر می باشد با این روحیه جوانی و شادابی در جنگ و جهاد و با این موفقیت ها که برای نظام بیاورند آیا باید اورا کنار گذاشت و از جوانها استفاده کرد؟ بیشتر جوان را می گویند یا نه منظورشان روحیه جوانی است؟
پاسخ: در واقع هم موضوعیت دارد و هم طریقیت، یعنی مهم روحیه جوانی است. ولی صد در صد لازمه اش این است که واقعا نیروهای جوان بیایند. درست است، ما از بزرگانمان، از آنهایی که تجربه دارند از تجربه از نیرو، از شجاعت و دیگر توانایی هایشان استفاده میکنیم ولی بالاخره نیروی جوان چیز دیگری است. ما جوانان را عملا باید در میدان بیاوریم و این را بدانید، همین ما را پیروز کرد؛ در جبهه های جنگ ما فرمانده لشکرهای جوان، فرمانده گردان ها و فرمانده تیپ های جوان داشتیم، اینها آمدند و رفتند توی دل دشمن و بر دشمن غلبه کردند.
آقا در ادامه می فرمایند: “بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین المللی…”
مردم الان الحمدلله بینششان بسیار زیاد شده. به خاطر همین است که دیگر شکست ناپذیر شده اند، این بصیرت مردم سبب شده که ایران شکست پذیری مسلما دیگر نخواهد داشت و شکست را دیگر قبول نخواهد کرد، یعنی پیروزی در خون مردم دمیده شده ان شاء الله.
الان درست مثل جنگ احزاب شده، کفر و استکبار و نفاق همه یک طرف ایستاده اند و الحمدلله ایران با رهبرش و با مکتب اسلام با تمام نیروهایی که در عالم دارد یک طرف ایستاده.
رهبر انقلاب می فرمایند: “دستاوردهای مبارزه با بی عدالتی در این چهار دهه با هیچ دوره دیگر قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچک پایتخت نشین بود”.
زمان طاغوت شیر نفت و گاز و منابع ما در جیب آمریکا و اروپا و شوروی سابق بود ولی الان در جیب مردم است. آن موقع فقط دولتی ها و کسانی که با دولت و شاهنشاه لعنت الله علیه همراه بودند استفاده می کردند ولی الان درآمدهای کشور پخش شده، واقعا عدالت فراگیر شده. الان دیده اید که خیلی مردم هستند که وارد اقتصاد شدند، اما این دلیل نمی شود که ما یک گروه هایی داشته باشیم که از رانت و اختلاس استفاده کنند، جلوی اینها باید گرفته شود.
این پیشرفت ها را واقعا باید نمود داد، اما باید دقت داشت که کسی یا گروهی نباید اینها را برای خودش مصادره کند. اینها بخاطر نظام ما، ملت ما، خون شهدا و رهبر است.
ما با کسی عهد اخوت نبستیم جز با خون شهدا و ولایت فقیه. راه ما این است، هر کسی در این راه قرار بگیرد، در راه پابرهنگان و مستضعفان قرار بگیرد نوکری اش را می کنیم.
سوال: در نگاه برخی تحلیلگران، گفته بودند که هر زمان که امت به پیچ خطرناکی می رسد امام نسبت به امتش حساسیت نشان می دهد، آیا از این بیانیه این برمی آید که انقلاب به پیچ خطرناکی رسیده یا نه، فقط امید است که آقا دارد می فرماید؟
پاسخ: این سوال بسیار عالی است، ما انقلاب کردیم، اسلام را آوردیم، نظام سازی هم کردیم ولی در بدنه نظام اسلام رسوخ نکرده. ببینید… گام دوم یعنی این، یعنی اسلام باید در بدنه تصمیم گیری ها، تصمیم سازی ها وارد شود. ما الان بعد از چهل سال به جایی رسیدیم که FATF را در مجلس شورای اسلامی تصویب می کنند، این اشتباه است، معلوم می شود شورای نگهبان باید بیشتر دقت کند، هر کسی را نگذارد به مجلس برود، مجلسی های ما یک سری شان هستند که رانت می خورند، یک سری شان هستند که اهل اختلاسند، نمی گویم همه. جلوی اینها را باید گرفت، چه کسانی هستند که می آیند به این صورت FATF و CFT و پالرمو را تصویب می کنند که شوروای نگهبان تصریح می کند که بیست مورد ضد دین در این هست، بیست مورد خلاف دین در این هست، این معلوم می شود که اسلام هنوز به بدنه سرایت و رسوخ نکرده، باید رسوخ کند.
سؤال: نظر مقام معظم رهبری پوست اندازه بدنه حکومت و باز شدن عرصه برای جوانان است؟ و آیا دارند به حاکمیت هم تذکر می دهند که این عرصه را برای جوانان باز کنید؟ سوال بعدی هم راجع به اینکه حالا اگر عرصه را باز نکردند برای جوان ها آیا جوان ها باید دست روی دست بگذارند و منتظر باشند یا نه باید اقدام کنند؟
پاسخ: اولاَ قطعا نظرشان این است که عرصه باید بر جوانان باز شود، مشخصا تصریح کرده اند، اما نکته دومی که فرمودید مسلما اصلا این گام دوم برای همین است که جوان ها دست روی دست نگذارند، الان که می دانید فرموده اند آتش به اختیار باید باشند، مسلما باید اقدام کنند.
رهبری در ادامه می فرمایند: ” عیار معنویت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه به گونه ای چشمگیر افزایش داد. منش حضرت امام عارف وارسته از پیرایه های مادی…”
این خیلی مهم است، این را مقام معظم رهبری دارند می فرمایند: ” حضرت امام عارف وارسته..” به نظر حقیر بینش عرفانی در جامعه ما سبب شد این نظام شکل بگیرد. بینش عرفانی امام بر بینش فقهی، فلسفی، اصولی، تفسیری، سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی امام حاکم است و حکومت دارد. یعنی چه؟ یک مثال برایتان می زنم، امام وقتی می خواست از کارگر تعریف کند اینطور می گفت: اول کارگر عالم خداست، امام وقتی که می خواهد در جبهه راجع به جبهه و جهاد صحبت کند می فرماید جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم، نه جنگ جنگ تا پیروزی. این عرفان است، این ولایت است، یک آدم متخلق یک همچین حرفی را نمی زند، فقیه ظاهربین یک همچین قدرتی را ندارد، البته کسی که عارف است هم باید متعبد باشد، هم باید فقیه باشد، هم اصولی باشد، هم باید متخلق به اخلاق اسلامی باشد و عرفانش حکومت داشته باشد بر تمام شئون دیگرش. لذا مقام معظم رهبری خیلی روی این مسئله تکیه دارند.
تقوا خیلی مهم است، عرفان را حرف نمی آورد، فیض اقدس و مقدس و حضرت کون جامع و جبروت و ملکوت اینها لازم است اما کافی نیست و ریشه همه اینها تقواست، پاک بودن و عدم آلودگی هاست، رانت نخوردن و اختلاس نکردن است، ساده زیست بودن است و مردمی زندگی کردن است. مسابقه برای رسیدن به راه شهدا و مثل شهدا زندگی کردن است.
سوال: اینکه آقا می فرمایند دانش آشکارترین وسیله عزت و قدرت است، سوال اول اینکه تحول علم چطور صورت می گیرد و نقشش در تمدن سازی چیست سوال دوم اینکه نقش حوزه در این گام دوم و این تمدن سازی چیست؟
پاسخ: وحدت علوم باید محقق شود. یعنی باید عرفان در فقه و فلسفه بیاید. یک مثالی خدمتتان عرض کنم، جنس الاجناس در فلسفه چیست؟ می گویند انسان حیوان ناطق است، جنسش می شود حیوان، جنس حیوان می شود جسم نامی، جنس جسم نامی می شود جسم، جسم آن می شود جوهر. علامه طباطبایی می فرماید: بالاتر از همه، جنس تمام اینها می شود انرژی، می گوید شاید بتوانیم بگوییم انرژی است، انرژی، نور، همان چیزی که امام می فرماید هر چه که می شنوید نور است، هر چه که می بینید نور است، هر چه سخن می گویید نور است، همین چیزی که الان دانش جدید می گوید که تنها فرقی که اشیاء با هم دارند در تعداد الکترون ها و در مدارهایشان است. همه چیز تشکیل شده از نوترون و پروتن و الکترون است، پس همه چیز یک چیز است، فقط شدت و ضعفشان در تعداد الکترون های مدارهایی است که دارند. بنابراین این نظریه علمی با آن نظریه ای که امام می فرمود هر چه می شنوید نور است، هر چه می بینید نور است، هر چه سخن می گویید نور است، ببینید علم چطور با عرفان به هم وصل می شود. آن وقت ببینید با چه سرعتی پیشرفت می شود. الان مثلا در آمریکا دارند روی این کار می کنند که بدن را تبدیل کنند به نور بعد در یک جای دیگر دوباره تبدیل شود به جسم، دارند روی این کار می کنند. ما این را هزار و چهارصد سال پیش داشتیم، رفتند محضر پیغمبر به پیغمبر عرضه داشتند یا رسول الله شنیدم حضرت عیسی روی آب راه می رفت، حضرت فرمود اگر یقینش زیاد بود روی آسمان هم راه می رفت و در آسمان حرکت می کرد، طی السماء داشت. یقینش کم بوده که طی الماء بوده، اگر یقینش مقداری بیشتر بود طی السماء داشت. ببینید این علم را ما داریم.
حضرت آقا در مورد سبک زندگی می فرمایند: “فرهنگ غرب زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه می طلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.”
ما باید مراقب سبک زندگی مان باشیم، صدا و سیما بسیار بسیار مهم است، در صدا و سیما یک انقلاب باید صورت بگیرد، در صدا و سیما باید کانال تأسیس کنند مخصوص فلسفه، مخصوص عرفان، مخصوص اخلاق، مخصوص فقه، مخصوص فیزیک، شیمی، ریاضی و… . بصورت مثلا عرفان ابتدایی، عرفان متوسطه و عرفان غایی. علوم باید گسترش پیدا کند. الان خوانندگی و موسیقی را شدیدا در صدا و سیما ترویج می کنند، اشکال ندارد می گویید مصلحت است انجام دهید، اما در این مسائلی که عرض کردم هم به این شدتی که در موسیقی کار می کنید در آنها هم کار کنید. اینها را باید تقویت کرد، چه در صدا و سیما چه در فضای مجازی کار کم است، بسیار ضعیف است.
سوال: اینجا صلاح بدانید این سوال را دوباره مطرح کنم راجع به تعلیم و تربیت اینکه نقش حوزه در گام دوم چیست، در فرهنگ، در سیاست، در تولید علم، اگر صلاح می دانید …
پاسخ: حقیر فکری که دارم این است که ما در حوزه باید ابوعلی سینا تحویل بدهیم. ابوعلی سینا نابغه ای بود که هم متکلم بود، هم فیلسوف بود، هم دانشمند اسلامی بود، هم فقیه بود، مثل علامه حسن زاده آملی، هم به فیزیک وارد است، هم به ریاضی وارد است هم فلسفه هم عرفان هم فقه هم اصول، در تمامش مجتهد مسلم است در پزشکی متجهد مسلم است. این همه جانبگی ابوعلی سینا می دانید چکار کرد؟ کاری کرد که کتاب هایش تا قرن نوزدهم در دانشگاه های اروپا تدریس می شد. الان هم در قرن بیستم و بیست و یکم دارند از کتاب هایش استفاده می کنند، کتاب های منبع و مرجعشان است.
ما باید این وحدت علوم را گسترش دهیم و ارتباطات علوم با یکدیگر مشخص شود و حوزه شود یک مرکز علمی برای تمام اقشار جامعه. من یک عقیده ای در مورد درس خارج دارم، حقیر عقیده ام در مورد طلاب این است، تا آخر عمر یا باید یکی دو تا تدریس داشته باشند یا درس بگیرند. درس خارجشان را تا آخر عمر رها نکنند. ارتباط با علم قطع نشود. حوزه چکار می تواند بکند؟ حوزه در زمینه علوم با توجه به پیدا کردن ارتباط علوم جدید با علم فلسفه، اصول عقاید، عرفان، کلام، اخلاق، فقه و اصول ارتباطات اینها را اگر پیدا کند می تواند یک انفجار علم متحقق کند. حوزه در تکنولوژی میتواند تاثیرات زیاد و عمیق بگذارد. حوزه در بصیرت سیاسی همینطور می تواند اثر بگذارد.