بسم الله الرحمن الرحیم
بیانات آیت الله تقوایی حفظه الله
خلاصه جلسه اخلاق چهارشنبه – 1399/03/07
أَزهَدُ النّاس / گنجشک روزی
«أَزهَدُ النّاس؟»؛ چه کسی از همه زاهدتر است؟ البته ما در خودِ زهد هم ماندهایم، چه رسد به اینکه زاهد بشویم؛ ولی خب انسان بالاخره باید تلاش کند. «همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند به جایی رسیده اند[1]». وظیفۀ ما این است که تلاشمان را کامل کنیم. بله اینکه در مقابل خدا تبارکوتعالی هیچچیزی نداریم، ضعیف و ناتوان و گناهکار هستیم حرف دیگری است ولی وظیفۀ ما این است که دنبال بالاترین مقامات باشیم و به این سمت حرکت کنیم. از وجود مقدس امام کاظم علیه السلام سؤال کردند اَزهَدُ النّاس کیست؟ آقا فرمودند: «اَلَّذِي لاَ يَطْلُبُ اَلْمَعْدُومَ حَتَّى يَنْفَدَ اَلْمَوْجُود[2]»؛ کسی که تا زمانی که دارد، سراغ مفقود نرود. این یک معنایش است. معنای دیگرش یعنی گنجشک روزی بودن. ما معمولاً برایمان سخت است که گنجشک روزی باشیم، دوست داریم در حسابمان میلیارد میلیارد پول خوابیده باشد و خیالمان راحت باشد و کیفمان را بکنیم! ولی در روایت دارد که انسانهای مؤمن گنجشک روزی هستند. البته قدیم اینگونه بوده که رزق هر روزشان را همان روز به دست میآوردند. در روایت دارد که عمار یک معاملۀ یک ماهه کرده بود، پیامبرn فرمودند: عمار چه دل بزرگی داری! من نَفَسم که پایین میرود نمیدانم بالا میآید یا نه، آن وقت تو کالایی خریدی که یک ما دیگر میخواهی پولش را بدهی. البته ما در روایاتی از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام داریم که مثلاً برای اینکه به تورم بازار برخورد نکنند گندم یک سالشان را میخریدند. البته این کار را در چیزهایی که باعث احتکار نمیشد و قیمتش به مردم ضرر نمیزد انجام میدادند. این منافاتی با گنجشک روزی بودن ندارد. حتی در یک روایتی داریم که سلمان رحمه الله میگفت: انسان باید روزیِ یک سالش را داشته باشد؛ که البته این روایت از پیغمبر صلی الله علیه وآله هم هست. ولی به هر صورت اینها شدت و ضعف دارد. مثلاً امام حسن مجتبی علیه السلام دو سه مرتبه تمام هستیاش را بخشید. ما توان این کار را نداریم، ولی بالاخره میشود تا جایی که بتوانیم تلاش کنیم. میفرماید: اَزهَدُ النّاس کسی است که وقتی که چیزی دارد و داراییاش تمام نشده دنبال مفقود نمیرود. ما اگر حداقل بخواهیم زاهد باشیم، حالا ازهد الناس به کنار، اگر بخواهیم زاهد باشیم میتوانیم از این برای خودمان یک برداشتی کنیم؛ یکسِری هستند زندگیشان را روی چیزهای مادی میگذارند؛ برای نماز و روزه و دعا وقت نمیگذارند؛ برای هیچچیز جز مادیات وقت نمیگذارند؛ حتی برای خانوادهشان هم وقت نمیگذارند؛ حتی برای خودشان هم وقت نمیگذارند! این اشتباه است. افراط و تفریط خوب نیست. انسان باید برای روزیاش تلاش کند و بقیهاش را به خدا تبارکوتعالی بسپارد؛ در کنار آن باید به خانوادهاش محبت کند، ساعت مناجات با خدا داشته باشد، ورزش کند. بالاخره یک زندگی با کیفیت داشته باشد «لاَ يَطْلُبُ اَلْمَعْدُومَ حَتَّى يَنْفَدَ اَلْمَوْجُود». انسان نباید طوری دنبال مال دنیا باشد که دیگر دنیا و آخرتش نابود شود؛ هدفی که دارد برای آن زندگی میکند را نباید از دست بدهد.
روایت بالاترین مردم نزد خدا
از وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: «أیُّ الناس خیرٌ عِندَ اللّه عزَّ وَ جَل[3]»؛ کدام مردم است که نزد خداوند از همه بالاتر است؟ حضرت فرمودند: «أخوَفُهُم لِلّه»؛ کسی که خوفش از خدا بیشتر باشد. در روایت داریم بعضی از آیات جهنم و عذاب که نازل میشُد پیامبر اکرمn آنقدر گریه میکردند تا غش میکردند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام اینطور بودند. خوف خیلی مهم است. یک مرتبۀ خوف این است که انسان از خدا بترسد و حرام را ترک کند و مرتکب شبهه ناک و مشتبهات نشود؛ این خودش مرتبۀ خیلی خوبی است. «وَ أعمَلُهُم بِالتَّقوی[4]». کسی که بیشتر از همه به تقوا عمل میکند؛ ولایتش به اهلبیت علیهم السلام از همه بالاتر است؛ انجام واجبات و ترک محرماتش از همه قویتر است؛ در نوافل و ترک مکروهات و انجام مستحبات از همه قویتر است. ما باید سعی کنیم تا جایی که میشود این ملاکها را در خودمان پیاده کنیم. من اینجا نصیحتی که اول به خودم بعد به شما سروران عزیز میکنم این است برای اینکه در این راه موفق شویم باید از جماعات، از اساتید خوب، از رفقای راه خوب استفاده کنیم. «وَ أزهَدُهُم فِی الدُّنیا[5]». چه کسی مقامش از همه بالاتر است؟ چه کسی در نزد خدا بهتر است؟ کسی که زهدش نسبت به دنیا بیشتر باشد. ما درمورد شناخت زهد نسبت به افراد نباید فقط خودِ ترکِ دنیا را بسنجیم؛ بلکه ترک دنیا به اضافۀ انجام واجبات و ترک محرمات باید ملاک باشد. یک صوفی و مرتاض ممکن است چهل روز یک بادام بخورد ولی خب هیچکاری نمیکند؛ این به چه دردی میخورد؟ ولی امام خمینی رحمه الله که واقعاً زندگی زاهدانهای داشت، ببینید همان زندگی زاهدانه دنیا را چهکار کرد. امام رحمه الله مثل مرتاضها نبود؛ مثلاً صبحانه، نهار و شام میخورد، ولی نسبت به تقوایی که داشت، از همه زاهدتر بود. پس این «أزهَدُهُم فِی الدُّنیا» نسبی است. یعنی باید میزان کاری که انسان برای خدا انجام میدهد را هم، در این ترکِ دنیا بسنجیم. بعضیها هستند که مثلاً روزه میگیرند، ولی یکسره میخوابند! این به چه درد میخورد؟ گاهی اوقات به عکس است؛ روزه میگیرد و یکسره عصبانی است و نمیتواند به خانوادهاش محبت کند؛ که این هم خوب نیست. البته روزۀ واجب را باید بگیریم ولی بالاخره حواسمان را جمع کنیم، یکسره نخوابیم؛ بلکه کار کنیم، زحمت بکشیم و تلاش کنیم.
روایت پیامبر دربارۀ زاهدترین مردم
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمایند: «أزهَدُ النّاس مَن لَم يَنسَ القَبرَ وَ البِلاء[6]». یک وِجۀ زهد در «اعمال» تجلی میکند و یک وِجه هم در «قلب» و «صفات قلبی» است. الآن اینجا این روایت مبارکه دارد صفات قلبی را میگوید. « مَن لَم يَنسَ القَبر»؛ کسی که قبر را فراموش نکند. یعنی قلبش متذکّر به ذکر خدا باشد. «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه، اِرْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّه[7]». ببینید این «به عمل» نیست بلکه رضا و اطمینان «قلبی» است؛ یقین است؛ حق الیقین است. زهد حقیقی یعنی همین. این فرد همیشه به یاد دنیا هست، به یاد آخرت هست، به یاد مرگ هم هست. « لَم يَنسَ القَبرَ وَ البِلاء». زاهدترین مردم کسی است که قبر و بلا را فرموش نکند؛ اینکه بدنش یک روزی میپوسد. اینکه در قبر دیگر اثری از تعلقات دنیایی باقی نمیماند؛ اینها را فراموش نمیکند و حواسش هست. آنجا چه چیزی به دردمان میخورد؟ زیارتهایمان، دست یتیمان و گرفتارها را گرفتن، نوکری اهلبیت علیهم السلام را کردن و این چیزها به دردمان میخورد. در ادامۀ روایت فرمودند: «وَتَرَكَ أَفْضَلَ زِينَةِ الدُّنْيَا[8]»؛ کسی که زیادی زینت دنیا و چیزهایی که نیازی به آنها نیست را رها میکند. آقا فرمودند تمام سلامتی در همین کلمه خلاصه شده است که بهطرف چیزهایی که نیاز نداریم نرویم. «وَآثَرَ مَا يَبْقَى عَلَى مَا يَفْنَى[9] ». در ادامه میفرمایند: اَزهدترین مردم کسی است که «ما یَبقی» را به «ما یَفنی» ترجیح بدهد. «ما یَبقی» چیست؟ اول خدا. «كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَان، وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَام[10]»؛ خدا و وجهالله؛ این از همه مهمتر است. بعد از آن، آخرت و بهشت و نعمتهای آن هم «ما یَبقی» است؛ ولی اصل، خداوند متعال است. این میشود اَزهَد. «وَلَمْ يَعُدَّ غَدًا مِنْ أَيَّامِه[11]»؛ فردا را جزء زندگیاش حساب نمیکند. یعنی معلوم نیست ما فردا زنده باشیم. در آیۀ مبارکه دارد که خواب برادر مرگ و مثل مرگ است. بعد میفرماید ما در خواب جان شما را میگیریم. بعد روح آنهایی را که دلمان بخواهد صبح بر میگردانیم و آنهایی را هم که نخواهیم نزد خودمان نگه میداریم! از کجا معلوم ما فردا عمودی شویم و از خواب بلند شویم؟ معلوم نیست. میگوید فردِ اَزهَد، فردا را جزء عمرش حساب نمیکند. یعنی اینکه همیشه حسابش را پاک میکند. ما حسابهایمان به هم ریخته است. مثلاً پیشِ خودمان میگوییم فلان قرض را حالا بعداً میدهیم، بعداً رضایت فلان شخص را میطلبیم، روزهها و نمازهای قضا را بعداً انجام میدهیم! انسان باید همیشه آماده باشد. «وَ عَدَّ نَفسَهُ مِن أهلِ القُبور[12]»؛ خودش را جزء اهل قبور حساب میکند. ما میگوییم حالا کو تا ما بمیریم! یک زندگیهایی درست میکنیم گویی هزار سال دیگر زنده هستیم. البته ممکن است بعضیها بخواهند سوء استفاده کنند و بگویند بله این مسلمانها و عُرفا دنیا را رها کردهاند؛ نه خیر اتفاقاً یک چنین کسی که تعلقش را بریده است با تمام هستیاش برای خدا کار میکند. حق مردم را از حلقوم آمریکا و استکبار بیرون میکشد. چرا؟ چون راحت است؛ چون آزاد است. لذا فکر نکنید تعلق که بریده شد یعنی دیگر مردم را به حال خودشان رها میکند، بعد هم میگذارد مستکبران هر کاری خواستند بکنند؛ نه خیر؛ این تازه اول جهادش است. این است که میگویند: «شِيعَتُنَا أَهلُ الهُدَى وَ أَهلُ التُّقَى وَ أَهلُ الْخَيرِ وَ أَهلُ الْإِيمَانِ وَ أَهلُ الْفَتحِ وَ الظَّفَر[13]». این برای جهاد آماده است. بهعبارتدیگر کسی که خودش را جزء مُردهها حساب کند، با تمام هستیاش جهاد میکند. حاج قاسمسلیمانی چهل سال هر روز غسل شهادت میکرد. این فرد دقیقاً مصداق این روایت است. خودش را مُرده حساب میکرد برای همین ذرهای از آمریکا ترس نداشت. داعش را بیرون کرد. آمریکا و اروپا را هم خار و ذلیل کرد. پس یک دفعه بعضیها سوء استفاده نکنند و بگویند که اینها زاهد هستند و به دنبال صوفیگری و این چیزها میروند. نه خیر اینگونه نیست.
[1]. سعدی
[2]. الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا A ،ج1، ص371
«وَ سَأَلْتُ اَلْعَالِمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ أَزْهَدِ اَلنَّاسِ فَقَالَ اَلَّذِي لاَ يَطْلُبُ اَلْمَعْدُومَ حَتَّى يَنْفَدَ اَلْمَوْجُود»
[3]. بحارالانوار، ج 67، ص 378
«اي الناس خيرٌ عندالله عزّوجلّ؟ قال: اخوفهم للّه، واعملهم بالتقوي، و ازهدهم في الدنيا»
كدام كس از مردم بهتر است نزد خداوند عزّوجلّ؟ فرمودند: بيمناكترين آنها از براي خدا و عمل كنندهترين آنها به تقوا و زاهدترين آنها در دنيا
[4]. همان
[5]. همان
[6]. نهج الفصاحه، حدیث 270
[7]. سورۀ فجر، آیات 27و 28
[8]. نهج الفصاحه، حدیث 270
[9]. همان
[10]. سورۀ الرحمن، آیات 26 و 27
[11]. نهج الفصاحه، حدیث 270
[12]. همان
[13]. بحارالانوار، ج۶۵، ص۱۸۶
دیدگاه خود را ثبت کنید
دوست دارید به بحث ملحق شوید؟نظرات خود را با ما در میان بگذارید!