بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی آیت الله تقوایی حفظه الله
خلاصه شب ششم ماه مبارک رمضان – 1399/02/10
همه از اوست
بحث ما امشب درباره دعای روز اول ماه مبارک رمضان است. میفرماید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ صِیامَ الصَّائِمِین[1]». اولاً دعا با «الله» شروع میشود. «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِن[2]». خدا که آمد همهچیز درست میشود. خلقت آسمان، زمین، ملائکه و همگی از آن اوست. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: اگر میتوانید کاری کنید در فکرتان جز «الله» نباشد، در قلبتان جز «الله» نباشد. نَفَستان فقط «الله» باشد؛ یعنی تمام مراتب وجودی ما، خدای تبارکوتعالی باشد. این راهی است که اهلبیت علیهمالسلام به ما نشان دادهاند. در آیۀ شریفه میفرماید: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون[3]». «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِه[4]». «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم[5]». إنشاءالله خداوند این قدرت را به ما بدهد بتوانیم با تمام هستیمان بهطرف او برویم؛ این فقط از طرف خدا میسور است و ما هم باید حرکت کنیم. البته فاعلیت خداوند در طول فاعلیت ماست و منافاتی با اراده، اختیار و فاعلیت ما ندارد.از اوست
آینۀ کامل
ما مراتب وجودیِ مختلفی داریم و باید تمام مراتب وجودیمان را بسازیم. سِرِّ ما، آن مرتبۀ از وجود است که باخدا مرتبط است و ارتباط مستقیم با اسماء و صفات خدا دارد. لذا این دستورالعمل امیرالمؤمنین علیهالسلام است که میفرمایند: خداوند هرچه به من داده از شش آیۀ اول حدید و چهار آیۀ آخر حشر است. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم می فرمایند: شش آیۀ اول سوره حدید را یک مرتبه با بسم الله الرحمن الرحیم و چهار آیۀ آخر سورۀ حشر را سه مرتبه با أعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بعد از نماز صبح و عشاء بخوانید و بعد هم دائمالوضو و دائمالذکر به این ذکر مبارک باشید؛ این اسم اعظم خداست. مهمترین قسمتِ وجودی ما که باید ساخته و زنده شود و حیات پیدا کند، سِرّ و خفی و أخفای ماست که باید اسماء و صفات خدا در آن تجلی پیدا کند. «رِسد آدمی بهجایی که بهجز خدا نبیند / بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت[6]». لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام بهجایی میرسند که میفرمایند: «أَنَا الْأَوَّلُ وَ أَنَا الْآخِرُ وَ أَنَا الْبَاطِنُ وَ أَنَا الظَّاهِر[7]»؛ یعنی مظهر تام و تمام و آینۀ کامل و کمال اسماء و صفات خدا و تجلی آن در وجود مقدس امیرالمؤمنین علیهالسلام هست. اینها اسم هستند و در مقابل خداوند چیزی ندارند، ولی خودشان نسبت به عالَم همهچیز هستند. همۀ عالَم از این ذوات مقدسه نشأت گرفته و خداوند بهواسطۀ نور آنها، آسمانها و زمین را خلق کرده است؛ انبیاء، اولیاء و اوصیاء هم طبق روایات قطعیه و آیات قرآن از نور اهلبیت و چهارده معصوم علیهمالسلام خلق شدهاند؛ اینها را حتی از آیات قرآن هم میشود بیرون کشید و بسیار روشن و واضح است.
حیات علوی
پس این «اللَّهُمَّ» دارد به ما یاد میدهد که باید اسماء و صفات خدا را در وجودمان زنده کنیم. یک دفعه شما میگویید «رَبِّ قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِی وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِی[8]»؛ اینجا از خدا میخواهید که نَفْسِتان را پرورش بدهد که نَفْس شما قدرت پیدا کند؛ ولی وقتیکه اسماء و صفات خدا را میگویید یعنی به این نیت میگویید که روح شما مظهر آن اسماء و صفات بشود، روح شما تعالی پیدا کند، روح شما إن شاءالله به معراج برود و سِعۀ وجودی پیدا کند، عِلمتان، علم الهی بشود، قدرتتان، قدرت الهی بشود، حیاتتان بشود حیات الهی؛ «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیانا مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتنا مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد[9]». «اَللَّهُمَّ أَحْيِنِي عَلَى مَا أَحْيَيْتَ عَلَيْهِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ أَمِتْنِي عَلَى مَا مَاتَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب[10]»؛ خدایا آن حیات علوی امیرالمؤمنین علیهالسلام را به من هم بده. و او هم می دهد، منتها ما باید به آن سمت برویم. اصلوفرعِ زندگی، ظاهر و باطنِ زندگی، اول و آخر و وسط زندگیمان را باید برای خدا بگذاریم. این راهی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم همه ما را میبَرند. «إنّا لِلّه وَ إنّا إلیهِ راجِعون[11]». چارهای نیست و همه ما داریم بهطرف خدا میرویم. «وَ کُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً[12]». همۀ ما مُشَرَّف میشویم محضر خدا، آنهم تنهایی. حالا که بالاخره باید برویم، خُب در همین دنیا باخدا رابطه داشته باشیم؛ همین دنیا با اسماء و صفات خدا رابطه داشته باشیم؛ و بهترین ماه هم، ماه مبارک رمضان است. ماه شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام، ماه ولادت امام حسن علیهالسلام، ماه نازل شدن قرآن کریم بر قلب مقدس پیامبرصلیالله علیه وآله وسلم، ماه شب قدر.
ارتباط با خدا
در دعای روز اول ماه مبارک، کلمۀ «اللَّهُمَّ» را برای این آورده تا به ما ارتباط باخدا را یاد بدهد. حقیقیترین، کاملترین و بلکه تنها علت و علةالعله در عالَم، خدای تبارکوتعالی است. عجیب است که ما به اسباب دیگر تمسُّک میجوییم. ما باید به اسباب دیگر از باب تبعیت و انجام دستور خدا نظر داشته باشیم و باید بدانیم که «لا إلهَ إلّا الله»، «لا حَولَ وَ لا قُوةَ إلّا بِالله العَلیِّ العَظیم» و «إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیم». علت تامه هستند. مرحوم علامه در نهایه و بدایه و مرحوم ملاصدرا در اسفارشان ثابت کردهاند که علت تامه فقط یکی است؛ علت، فقط خدای تبارکوتعالی است. ما باید این فرهنگ را یاد بگیریم. این فرهنگ و بینش باید درست شود. فرهنگ و بینش ما اشتباه است. فرهنگ و بینش من این است که فلانی کارهای است؛ بله «مَن لَم يَشكُرِ المَخلوق لَم يَشكُرِ الخالِق[13]»، اما از باب دستورِ او. همهکاره، خدای تبارکوتعالی است و بعد از خدا هم اهلبیت علیهمالسلام.
روزۀ حقیقی
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ صِیامَ الصَّائِمِین». چه کسی میتواند روزۀ مرا روزۀ حقیقی کند؟ خدا. اگر خدا به من لطف کند میتوانم به وسیلۀ او و به فضل و رحمتش یک روزهای بگیرم. روزه بابالله است. خوش به حال کسانی که روزهدار هستند. خوش به حال کسانی که رجب و شعبان روزه میگیرند. خوش به حال کسانی که ماهی سه روز، روزه میگیرند. خوش به حال کسانی که صیامالدهر دارند. صومالدهر یعنی انسان همیشه باید روزه باشد؛ یکی از معانی آن یعنی اینکه در ماه، سه روز، روزهبگیریم. حالا یا پنجشنبۀ اول و آخر و چهارشنبه وسط ماه یا أیامالبیض هرماه؛ یعنی سیزده و چهارده و پانزده ماه قمری؛ یا اول و وسط و آخر ماه. روایات مختلفی در این زمینه داریم و فرقی نمیکند. پس هر کس سهروز در ماه روزه بگیرد میشود صومالدهر. در روایت دارد بعد از ماه مبارک رمضان اگر کسی شش روز، روزه بگیرد، میشود 36 روز، بعد میشود 360 روز؛ چون خدا ثواب هر یک حسنه را ده برابر میکند، مثل این است که کل سال روزه است. «الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أجْزَی بِه[14]». وقتی خداوند میفرماید روزه برای من است و خودِ من پاداش روزه هستم، چرا کوتاهی کنیم؟ روزه، باب عبادات است. طرف میگوید نمیدانم چرا اینطور و آنطور شد! خُب نمیدانم ندارد، چون روزه نداری. نَفْست رها است. روزه یعنی نَفْس شما صاحب دارد و صاحب آن خدای تبارکوتعالی است. لذا ما باید خیلی حواسمان را جمع کنیم.
[1]– خدایا روزۀ مرا در این روز مانند روزۀ روزه داران حقیقی قرار بده.
[2]– سورۀ حدید، بخشی از آیۀ 3
[3]– سورۀ انعام، بخشی از آیۀ 91
[4]– سورۀ آل عمران، بخشی از آیۀ 102
[5]– سورۀ تغابن، بخشی از آیۀ 16
[6]– سعدی
[7]– بحارالانوار، ج 39، ص347
[8]– دعای کمیل
[9]– زیارت عاشورا
[10]– تعقیبات نماز صبح
[11]– سورۀ بقره، بخشی از آیۀ 156
[12]– سورۀ مریم، آیۀ 95
[13]– شبیه به این در بحارالانوار، ج 44، ص 65
[14]– كافي، ج4، ص63