بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی آیت الله تقوایی حفظه الله
خلاصه شب یازدهم ماه مبارک رمضان – 1399/02/15
خشیت در سجده
خشوع، هم به معنای تواضع در قلب، خشیت قلب و قوای باطنی است، هم به معنای تواضع در ظاهر است. در انسانی که الهی و مؤمن باشد، حقایق قلبی، بهظاهر انسان سرایت میکند؛ یعنی خشوع از قلب بهظاهر سرایت میکند. این خشوع، خشوعِ اخلاص و صداقت است؛ خشوع حقیقی است. وقتی اینگونه شد، دیگر نباید از این بترسیم که مردم چه میگویند. اگر شما در قلب خودت خشوع را احساس میکنی و اعضاء و جوارح شما، از آن حقیقت قلبی تبعیت میکنند، این از خداست؛ این خالصانه است. نگذارید شیطان با وسوسه.هایش، با افکار، با اوهام و خیالات خرابش کند. مثلاً وقتیکه انسان سجده میکند، شیطان همه تلاش خودش را میکند که ما سر از سجده برداریم. آنجا باید حواسمان را جمع کنیم و تلاشمان را بکنیم که سجده را به خاطر آن اوهام و خیالاتی که حقیقی نیستند قطع نکنیم. لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «مَن خَشَعَ قَلبُهُ خَشَعَتْ جَوارِحُه[1]».کسی که قلبش خاشع شود، جوارحش هم خاشع میشود. خشیت جوارح، مترتب میشود بر خشیت جوانح و قلب و حقایق انسان.
معرفت
فقه اکبر و فقه اصغر باید بهاینترتیب باشند که تعبد که فقه اصغر است مترتب بشود بر فقه اکبر؛ یعنی عرفان. ما باید معرفتمان را درست کنیم. بعضیها میگویند ما اوّل، راهِ خداییمان را درست کنیم، بعد مثلاً به سراغ ظاهرمان برویم؛ نه، اینها باهم هستند. اما مسئله اینجاست که در ابتدا، به معرفت اهمیت داده شود؛ به غذای روح و عقل و قلب؛ به غذای اخلاق و عرفان و فلسفه اهمیت داده شود. لذا در روایت میفرماید: کسی که به ولایت اهلبیت عصمت و طهارت و ولایت حق جلَّ و علا و معارف الهیه معرفت داشته باشد، افضل از هر نبی مُرسل و هر مَلَک مُقرَّب است؛ مقامش از همه بالاتر است. فقه اصغر هم خیلی مهم است؛ یادگرفتن یک مسئلۀ شرعی بالاتر است ازآنچه که آفتاب بر آن بتابد. ولی این به همین اندازه است که آفتاب بر آن بتابد؛ ولی آن نه؛ از آسمانها و زمینها، از عوالم عقلی، عوالم نفسی، عوالم اسماء و صفات و از همهچیز بالاتر است. در روایت هست که: اگر تمام عمرتان را بگذارید و دنبال این باشید که یک استاد الهی پیدا کنید که شمارا به خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وصل کند ارزش دارد. ببینید معرفت چه قدر مهم است. البته تعبد و تشرع هم اگر نباشد انسان نابود میشود. اینها لازم و ملزوم هم هستند. اما ریشه کدام است؟ معرفت است؛ اخلاق است؛ عرفان است. ریشه، جهانبینی فلسفی ماست که چه جهانبینیای داشته باشیم. لذا در روایت دارد که وقتی میپرسند افضل اعمال چیست؟ آقا میفرمایند: «الصَّلاةُ أفضَلُ الأعمالِ بَعدَ المَعرِفَة[2]»؛ یعنی معرفت از نماز بالاتر است. نماز ستون دین است. اگر نماز قبول نشود هیچیک از اعمال ما قبول نمیشود. و اگر قبول شود تمام اعمال ما قبول میشود.
علامات خاشع
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم میفرمایند: «عَلامَةُ الخاشِعِ فَأربَعَة[3]»؛ انسانِ خاشع چهار علامت دارد. «مُراقِبَةُ الله فِی السِرِّ وَ العَلانیّه»؛ علامت اوّل، کسی که خاشع است در آشکار و نهان مراقب خداست. این خیلی مهم است. دلیلش این است که خشوع، انسان را خالص میکند. خشوع، به انسان وجود حقیقی میدهد. اخلاص، جنس و فصل انسانِ خاشع میشود و به خاطر همین در سِرّ و علن مراقب خدا است. این مراقبة الله، که علامتِ اوّل خاشع است، راه دارد. اولاً ما باید تسلیم بشویم به اینکه در فکرمان فقط خدا باشد. بعضی میگویند مگر میشود در فکرمان فقط خدا باشد؟ امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيه[4]»؛ من به هرچیزی میخواهم نظر کنم خدا را قبلش، بعدش، همراهش و در آن میبینم. بعضی از کوتهنظران فکر میکنند اینکه حضرت اینگونه فرمودند: یعنی، مثلاً عالَم خداست؛ نخیر؛ یعنی وقتی حقیقتِ خدا هست، انسان دیگر به چه چیزی میتواند نظر کند؟ هیچچیز از خودش شیئیّتی ندارد. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون[5]». خدا که آمد، همهچیز می آید. تمام عوالم در قوس نزول و صعود، شیئیّت و حقیقت خودشان را، ظاهر و باطن خودشان را از خدا دارند. چهارده معصوم علیهمالسلام که وجه تام خدا هستند، مظهر تمام اسماء و صفات خدا هستند، ولی هرچه دارند از خدا دارند. ما قائل به تفویض نیستیم. خداوند هرلحظه مُفیض به امیرالمؤمنین علیهالسلام است. در روایت مبارکه میفرماید: خداوند اگر انسان را کمتر از یک لحظه رها کند نابود میشود؛ کافر میشود؛ «اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً[6]». پس این شٌدنی است که فکرمان فقط خدا باشد. باید فکر و قلبمان فقط بشود خدا. یعنی تمام صفات ما، صفات فضیلت و عفت بشود. إن شاءالله خداوند در این ماه مبارک به ما عفت علوی بدهد.
صوم الدهر / مُراقِبَةُ الله
پس اولین علامت انسانِ خاشع این است: «مُراقِبَةُ الله فِی السِرِّ وَ العَلانیّه». چگونه مراقبه داشته باشد؟ صوم الدهر داشته باشد. إن شاءالله روزه ماه مبارک رمضان را که میگیرید، اگر ده روز به آن اضافه کنید، میشود چهل روز؛ میشود صوم الدهر. شش روز بعدش را به آن اضافه کنید میشود 46 روز؛ میشود صوم الدهر. ماهی سه روز روزه بگیرید، میشود صوم الدهر. یا کسی که روزهای 27، 28، 29 و30 ماه رجب را روزه بگیرد، میشود صوم الدهر. راههایی که برای صوم الدهر هست زیاد است. از آنطرف علاوه بر صوم الدهر، زبانش ذاکر باشد که در جلسۀ اوّل و دوم آیات اسم اعظم عرض شد. «مُراقِبَةُ الله فِی السِرِّ وَ العَلانیّه»؛ یک وجه این «مُراقِبَةُ الله»، ترک حرام است. مگر میشود خدا در وجود کسی تجلی کند اما حرام انجام بدهد؟ محال است. حتی انسان تا زمانی که قدرت دارد، باید مکروه را هم ترک کند. پس یکی از وجوه «مُراقِبَةُ الله» انجام واجبات، ترک محرمات، انجام مستحبات و ترک مکروهات است.
خصوصیت دوم و سوم خاشع
دومین خصوصیت انسانِ خاشع «وَ رُكوبُ الجَميل[7]» است؛ یعنی کارهای خوب انجام میدهد. خاشع تسلیم است. خاشع وقتش را به بطالت نمیگذراند و دائم در حال کار خیر است؛ چون خدا بر قلبش سیطره دارد. کسی که خدا بر قلبش سیطره داشته باشد همیشه در حال کار خیر است. حتی خیر و شر در فکر او راه پیدا نمیکند؛ چون وقتی قلب خاشع شد، وجه الله در قلب تجلی میکند و حتی فکرِ کار بَد هم نمیکند، چه برسد به اینکه کار بد انجام دهد. سومین علامت انسانِ خاشع «و التَّفَكُّرُ لِيَومِ القِيامَة» است. انسان باید دائم به فکر روز قیامت باشد. خدایا به ما توفیق بده از آتش جهنم بترسیم. چه کسی آن را برافروخته است؟ آیا خدا؟ نه. «وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَة[8]»؛ خودمان آن را برافروختیم. اعمال خودمان است. روایت دارد شما از اعمالتان بترسید. خدا که جز مهربانی کاری نمیکند. یکی از بهترین راههای خشوع قلبی این است که ترس از آتش جهنم را در دلتان ایجاد کنید. وقتیکه به آیات غضب میرسید، انسان خودش را بترساند. وقتیکه به فراغ، فکر میکنید، باید از فراغ بترسد که خدایا اگر مرا از خودت جدا کنی چه کنم؟
خصوصیت چهارم؛ مناجات
آخرین علامت انسانِ خاشع، مناجات باخدا است؛ «وَالمُناجاةُ لِلّه». در روایت هست که مؤمن چهار ساعت دارد که یک ساعتش را میگذارد برای مناجات؛ «سَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّه[9]». اگر میخواهید قلبتان خاشع باشد باید ساعت مناجات داشته باشید؛ باید سحر و بین الطلوعین داشته باشید؛ باید هنگام خواب، عبادت داشته باشید؛ وَلو ده دقیقه. هرکسی بهاندازۀ ظرف وجودیاش؛ که هرچه بیشتر باشد بهتر است. البته بهشرطی که از وظایفمان بازنمانیم. اگر میخواهی قلب خاشع شود باید باخدا مناجات داشته باشی. وقتی انسان با لطیف همنشین شد، قلبش لطیف و خاشع میشود. لذا ما باید إن شاءالله این چهار علامت خشوع و خاشع را در قلبمان زنده کنیم.
[1]– غررالحکم
[2]– شبیه به این روایت در تحف العقول، ص 455
[3]– تحف العقول، ص 22
[4]– عین الیقین، ج 1، ص 49
[5]– سورۀ انعام، بخشی از آیۀ 91
[6]– اعمال شب و روز هفدهم ماه مبارک رمضان
[7]– ادامۀ روایت علامات خاشع
تحف العقول، ص 22
[8]– سورۀ بقره، بخشی از آیۀ 24
[9]– بحار الانوار، ج 1، ص390