افلاطون یک نظریهای دارد در مورد علم. میگوید: «العِلمُ تَذکار»؛ علم تذکر است. علم آن حقایقی را که روی آن پرده افتاده بود، آن پردهها را کنار میزند. اگر ما ببینیم که علم یعنی حجابها کنار برود، آنوقت این است که سبب میشود امام هادی یک ریگ در دهان ابوهاشم جعفری میگذارد، هفتاد زبان یاد میگیرد. چون حجابها کنار میرود. ولی اگر بگوییم علم باید با تعلیم و تعلم باشد، این خیلی مشکل میشود. «لَیسَ ألعِلمُ بِکِثرَةِ ألَتَّعلیم»؛ علم با زیادت تعلیم و تعلم حاصل نمیگردد. مگر ما چقدر میتوانیم یاد بگیریم. حالا خیلی باشد مثلاً صد سال عمر کنیم و درس بخوانیم، مگر چقدر میتوانیم؟ ولی اگر حجابها کنار برود، انسان میشود معدن علم؛ معدن نور و رحمت.