بسم الله الرحمن الرحیم
شب هفتم محرم
1402/05/02
برادرها بحث ما در مورد عبودیت و بعد هم عفت و ایاک نعبد و ایاک نستعین است ولی یکی از خصوصیات شیعه سلم بودن است در روایت دارد «شیعتنا سلم» یعنی در توضیحش می فرمایند اگر ما یک سیب را دو نیم کنیم بگوییم نصفش حلال است نصفش حرام است قبول می کنند چون معصوم که معصوم است از خودش هم حرفی نمی زند هر چه می گوید از خدا است پیغمبر خدا پیغمبر خدا هم از خدا است ما مثل بعضی ها نیستیم که بدعت بگذاریم نه ما بدعت را حرام می دانیم «التشریع حرام بالادله الاربعه» این یک نکته که «شیعتنا سلم» نکته دوم این است که یک سری نکته هایی حقیر عرض می کنم که ممکن است برای بعضی از برادرها و خواهرها سنگین باشد ناراحت نباشند معمولا بعد از مجلس حقیر می نشینم موقع قرآن خواندن نیایند چرا چون موقع قرآن خواند صحبت کردن خوب نیست حتی بعضی ها جایز نمی دانند موقع قرآن خواندن حتی وصیت نامه دارد خوانده می شود احترام بگذارد آدم به شهید گوش ندهد گوش بدهد نیاید صحبت کند با من ولی بعد از مجلس من خدمت شما هستم سوالاتی که بر ذهنتان می گذرد و ابهاماتی که صحبت های من دارد و حتما هم همینطور است شما بالاخره ظرف زمان و مکان محدود است من نمی توانم تمام جوانب یک مسئله را عرض کنم لذا تشریف بیاورند سوالشان را بکنند ان شاء الله با هم برطرفش می کنیم نکته سوم این که بعضی ها ممکن است بعد از مجلس کار داشته باشند مجلس طول بکشد دیگر ساعت یازده بخواهند بروند منزل که برای فردا صبح سر کار بروند و این ها آن هم ان شاء الله دوازده روز است دیگر دوازده روز نه امشب شب هفتم است پنج روز دیگر مجالس تمام می شود آن شبهایی که مجلس نیست می توانند بعد از نماز عشاء تشریف بیاورند اگر حقیر ممعمولا حقیر نوکری می کنم خدمت شان هستم یا معمول شماره تلفن حقیر را دارند شنبه تا چهار شنبه یک ساعت به ظهر معمولا موبایل را جواب می دهم حالا ممکن است یک بار دستم گیر باشد دوبار سه بار بخواهد زنگ بزنی ولی معمولا یا حالا بار اول یا بار دوم جواب می دهم اگر خدا توفیق بدهد و زنده باشیم مسئله پنجم یکی از برادرها سوالی فرمودند که شما می گویید آقا تمام قرآن کریم در حمد است مثلا سوره ناس چطوری در حمد است سوره فلق چطور در حمد است سورهای قرآن آیت الکرسی چطوری در حمد است این سوال را فرمودند یا مثلا می گویید آقا تمام این حمد هم در خود بسم الله است چجوری یا امام صادق می فرماید اگر من شاگرد داشته باشم از صاد الله صمد تمام علوم را یادش می دهم حالا یک نفر می پرسد خب بابا حالا علم پزشکی چجوری در صاد الله صمد است خب من اگر می توانستم به شما بگویم شما هم اگر قدرت شاگردی اش را داشتید می شدیم اما صادق لابد اما صادق می داند من نمی دانم البته خدمت شما عرض شود که خب حقیر هم به خاطر این که مطالعاتی داشتم یک ذره ای می توانیم بعضی از مباحث را خدمت شما عرض بکنم یعنی ان شاء الله اگر خدا توفیق بدهد البته بعضی از مباحث مال بحث های خصوصی تر است خب ما یک بحث های خصوصی تری داریم که تخصصی است عرفان تخصصی است در عرفان تخصصی یک سری علومی هست مثل علم الحروف آنجا یک سری بحث هایی دارد که بعضی از این مسائل روشن می شود ولی نمی شود همه چیز را یعنی ما مسائلی که مثلا در شرح فصوص عرض می کنیم خدمت برادرها اینجا نمی شود گفت اینجا کلی تر بسیط تر گفته می شود اما برادرها یواش یواش ان شاء الله درس می خوانند درس خارج می روند فقه اصول فلسفه عرفان این ها را می خوانند و می ایند بالا و ان شاء الله در درسهای خاص شرکت می کنند خیلی مسائل برایشان باز می شود واقعا حالا ما اتفاقا قصدمان از همین شهر علم هم اگر خدا توفیق بدهد و خدمت برادرها بتوانیم نوکری کنیم خدمت خواهرها بتوانیم نوکری کنیم همین است که این علوم در تمام عالم منتشر بشود به حول و قوه الهی به برکت امام زمان و ان شاء الله هر چه زودتر این محقق بشود صلوات بر محمد و آل محمد.
اما مثلا سوره ناس حالا چطوری در حمد است شما ببینید مثلا «بسم الله الرحمان الرحیم قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس» این در حمد هست کجای حمد در حمد می فرماید «غیر المغضوب علیهم و لا الظالین» این یعنی چی می گوید خدایا نه راه اون غضب شدگان من را ببر خب وسواس الخناس مورد غضب خدا است می گوید من را از آن ها نجات بدهد همان می شود «قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من الشر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس» ان مغضوب و آن ظالین» ظالین یعنی گمراهان وسواس الخناس هم من الجنه و الناس» همانجا است «قل اعوذ برب الفلق من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب و من شر النفاثات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد» خب این حسود این نمی دانم «غاسق اذا وقب» النفاثات فی العقد النفاثات فی العقد» یعنی کسانی که در گره ها می دمند جادوگرها چیز است به نام هر فردی گره می زدند بعد یک ورد هایی می خواند فوت می کردند کار آن شخص گره می افتد که الان هم خدا لعنتشان کند خدا هدایتشان کند اگر نمی شوند خدا لعنتشان کند بعضی ها این کار را می کنند خب این یعنی همان «مغضوب علیهم» همان والظالین» خب حمد هست آقا «رب الفلق رب الناس اله الناس» این ها چی این ها خب در الله الله برادرها اسم جامع جمیع صفات جمال و جلال است تمام اسماء و صفات خدا در الله است الله اسم جامع است یعنی علیم قدیر اسم جامع جمیع کمال جمال جلال خب علم جزء جمال خدا است جزء جلال خدا است قدرت جزء جلال خدا است همه رحمت نور همه اش جزء اسماء و صفات همه در الله است می بینید چقدر زیبا است یعنی الله لذا در آن ایه مبارکه چی می فرماید «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم کلمه الله هی العلیا» به به می گوید سه چیز است که چیزی در عالم با آن برابری نمی کند که نمی کند که نمی کند یکی قطره خون شهید است که اولین قطره ای که می افتد زمین تمام گناهانش بخشیده می شود جانم فدای این شهدا جانم فدای این شهدا جانم فدای خونشان که چه خون پاکی که می دانید دیگر غسل هم ندارند شهید غسل ندارد پاک است طاهر است خدمت شما عرض شود که این یک چیز است که چیزیی با آن برابری نمی کند دوم قطره اشکی است که از خوف خدا در دل شب ریخته بشود به به خدا ان شاء الله قسمت همه ما بکند اشک خالصانه شبانه داشته باشیم مثل امام مثل امام زین العابدین که زیر پایش گل می شد ان شاء الله به ما بدهند صلوات بر محمد و ال محمد.
اما سومین چیزی که چیزی با ان برابری نمی کند که هیچ چیزی در عالم روایت دارد برابری نمی کند چون الله همه چیز در آن هست تمام جمال و جلال خدا در آن هست شما نگاه کنید مثلا ارکان اربعه عرش چی است سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر چهار تا ذکرش الله دارد پنجمین ذکر هم که از همه این ها بالاتر است صلوات بر محمد و آل محمد ان هم که الله را دارد الهم صل علی ببینید چقدر زیبا است این الله همه چیز در آن هست همه چیز در آن هست یا رحمان و رحیم خدای تبارک و تعالی دو تا رحمت دارد رحمت رحمانیه رحمت رحیمیه رحمت رحمانیه اصل وجود ما را درست کرده با رحمت رحیمیه به کمال می رساند ما را همه اسماء و صفات در این دو تا اسم هست چرا چون یا دارد اسماء و صفات خدا ما را کامل می کند یا اصل وجود ما را درست می کند مثلا خالق اصل وجود ما را درست می کند رب رب چه کار می کند ما را پرورش می دهد رب یعنی پرورش مربی ما می شویم مربا خدا می شود مربی ما می شویم تربیت شده مربا را به آن می گویند مربا برای چی می گویند تربیتش می کنند دیگر آن آشپز باید این را با یک چیزهایی با یک اعمالی این را پرورش بدهند و درست کند خدمت شما عرض شود که رب یکی از اسماء تازه رئیسه خدا است ولی همین رب که پرورش می دهند جزء رحمت رحیمیه است دارد ما را به کمال می رساند یعنی تحت اسم چی است؟ رحیم بر می گردد به اسم رحیم لذا برادرها حالا همینطوری اگر شما خدا لطف می کرد وقت بود خسته نمی شدیم همه قرآن را برای شما بر می گرداندم در این حی همه اش بر می گردد همه اش بر می گردد به حمد اصلا بالاتر همه اش بر می گردد در «بسم الله الرحمان الرحیم قل هو الله احد الله صمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد» می دانید چرا همه اش بر می گردد به این توحید چون اولا کسی که سه تا قل هو الله بخواند مثل این است که کل قرآن را خوانده ثانیا ببینید چی می فرماید «هو الله الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی» الله است که خالق است چون گفتیم جمیع اسماء وصفات در آن هست الله است باری است الله است مصور است صورت می دهد الله است که «مصور له الاسماء الحسنی» تمام اسماء حسنی له له در آن هست عالم «هو الله الذی لا اله الا هو العالم الغبیب» علم هم در آن هست عالم الغیب «هو ملک القدوس السلام المومن» همه اش هست سلطنت همه اش قدرت هست می بینید چقدر زیبا است لذا می فرماید «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم» کلمه الله» آن وقت سید آیات قرآن ایت الکرسی است چون «الله لا اله الا هو هو الحی القیوم» هو الحی حی قیوم همه چی در آن هست حی یعنی سریان نور ذاتی خدا در کل عالم امکان یکی از معانیش حیات حیات یعنی چی امتداد سریان یعنی ببینید خدای تبارک و تعالی کجا سریان ندارد می توانید یک جایی را نشان بدهید سریان نداشته باشد نمی توانید آن عارف شاگرداش یک شاگر خوبی داشت همه آن شاگرد خوبه را می کوبیدن می گفتند چرا به این بها می دهید چرا فلان تا این نباشد درس را تشکیل نمی دهی فلان و این ها بعد حرفی نزد گفت فردا بروید هر کدام از شما یک مرغ را یک جایی که هیچ کس نباشد بکشید بیاورید آقا این ها همه رفتند خلاصه چلومرغشان به راه افتاد هر کدام یک مرغ کشتند آوردن فقط این شاگرد زرنگ هیچی نیاورد بعد پرسید از آن شاگرد زرنگ که چرا نکشتی من به تو دستور دادم که این کار را کنی گفت به خاطر این که من جایی را پیدا نکردم که کسی نباشد ببین این می دانست همه جا خدا هست کجا خدا نیست قل هو الله احد وقتی خدا بیاید ظلمت هم می رود وقتی خدا بیاید تاریکی ها و شیاطین و همه چی «قل اعوذ برب الناس ملک الناس» همه چیز درست می شود در روایت مبارکه دارد این بسم الله الرحمان الرحیم را که می گویی حتی نه بسم الله همین الله الله اکبر آقا چیز عجیبی است در روایت دارد وقتی که امام صادق یا یکی از امام ها به نماز می ایستادن الله اکبر می گفتند چنان الله اکبر ها ببین الله اکبر آن ها چی است مال ما چی است ما هی چه هم بگوییم خودمان هم ککمان نمی گذرد ولی امام وقتی می گفت مو به بدن تمام نمازگزارها راست می شد سیخ می شد یعنی می لرزید بدن حقیقت در نزد آن ها است دیگر در نزد اهل بیت است تجلی تام خدا در چهارده معصوم است البته آن ها در مقابل خدا باز هیچی ندارند ولی خب بالاخره آینه تمام نمای خدا اهل بیت هستند لذا این الله اکبری که آن ها می فرمودند برای همین است که قحطی شده بود در مدینه و مکه رفتند هشت تا زهاد ثمانیه بودن این ها را آوردن هر چقدر دعا کردن باران بیاید نیامد همه گفتند باید برویم خدمت امام زین العابدین علیه السلام گفتند کجا است عرضه داشتند کنار مسجد الحرام آنجا بیتوته کرن مشغول عبادت هستند آمدن خدمت حضرت حضرت دو رکعت نماز خواندن بلافاصله باران شروع کرد به آمدن گفتند آقا چطوری است ما این همه عبادت می کنیم این همه فلان ولی نشد ولی شما آقا فرمود به خاطر این که ما چیزی برای خودمان نمی خواهیم لذا هر وقت مردم نیازی پیدا می کنند چیزی برای مردم می خواهیم خدا دست ما را رد نمی کند خدا دعای ما را رد نمی کند قبول می کند چون برای خودمان چیزی نمی خواهیم از امام زین العابدین علیه الاف التحیه و الثنا پرسیدن آقا شما چی می خواهید فرمود «ارید ان لا ارید» من می خواهم که هیچ اراده ای غیر از اراده خدا نداشته باشم هیچی هیچی همین امام حسین علیه السلام جبرائیل نازل شد حسین جان اگر بخواهی یک دستور بده همه ملائکه را می فرستم این ها را ریشه شان را می کنند حضرت فرمود نه هر چه خدا بخواهد من فقط ان چیزی را می خواهم که خدا بخواهد سلطنت کل عالم را به تو می دهیم من الاولین الی الاخرین فرمود هر چه خدا بخواهد برادرها یک چیزی خدمت شما عرض کنم در دعاهایی که در قنوت می خوانید بالاترین دعا دعای فرج است «لا اله الا الله الحلیم الکریم» این دعا را در روایت دارد اگر کسی ذکر خدا از دعا بازش بدارد خدا تبارک و تعالی تمام آن حاجت ها را و خیلی چیزهای بیشتر به او می دهد خدا که بیاید همه چیز می اید برادرها خواهرها ما فکر می کنیم نیاز داریم همه اش الکی است باور کنید مولا امیرالمومنین علیه الاف التحیه و الثنا می فرماید تمام گرفتاری ما مال این است که چیزی را که نیاز نداریم استفاده می کنیم و می خواهیم چیزی که نیاز نداریم خدا خدا هو معکم با ما هست مگر می شود چیزی کم بگذارد برای بنده اش چیزی کم نمی گذارد منتها ما گرفتار هستیم دیدمان را باید درست کنیم دیدمان را باید درست کنیم یادش به خیر بچه ها در جبهه حالا من که نوکر بودم پشت خط و پشت جبهه ولی بالاخره می دیدیم آن بزرگان را خدمت شما عرض شود که اصلا نیاز نداشتند اصلا بی نیازی محض بی نیاز بی نیاز چیزی نمی خواستند عشقشان فقط خدا بود همین چرا فقط می خواستند زودتر بروند در روایت مبارکه دارد از وجود مقدس امیرالمومنین علیه آلاف التحیه و الثنا شمس جمال امیرالمومنین یک صلوات بفرستید. می فرماید اگر متقین متقین اگر اجلشان نبود لحظه ای «لم تستقر ارواحهم فی ابدانهم طرفه عین» به اندازه یک چشم به هم زدن روحشان در بدنشان باقی نمی ماند می رفت پیش خدا عاشق هستند چیزی نمی خواهند چون برادرها چون که صد آید نود هم پیش ما است. ما هم داریم این را نمی بینیم فکر می کنیم خانه می خواهیم فکر می کنیم من خودم از همه بدتر هستم شما که گل هستید من خودم را دارم عرض می کنم فکر می کنیم ماشین می خواهیم فکر می کنیم نمی دانم غذا می خواهیم فکر می کنم همه اش همین وجود مقدس حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و اله و سلم می فرماید کسی که یک وعده غذا بخورد گرسنه نیست دیگر سیر است یک وعده غذا کسی که دو وعده بخورد عابد نیست لذا صدقین یک وعده می خورند عابد نیست کدام عبادت دیگر همه اش مشغول خوردن است کسی که سه وعده بخورد حالا معذرت می خواهم دیگر نگویم این را معذرت می خواهم شما اینطور نیستید چون شیعه هستید ولی می گوید با حیوانات و چهارپایان ببندیدش دیگر همه اش مشغول خوردن و خوابیدن هست منظور این است که می خواهم بگویم برادرها ما به این غذا نیاز نداریم اگر دیده باشید ماه مبارک اصلا آدم افطار که می شود تازه می بیند که سیر است خلاصه به زور یک جوری کاری می کند گرسنه بشود بخورد با آب داغ باز می کند و این ها بالاخره یک جوری و الا اهل بیت همان افطاری می خوردند یا علی مدد سحر هم اگر می خوردن فقط ماه مبارک دو سه تا خرما مثلا لقیما چند تا لقمه ما مثلا من خودم را عرض می کنم اول افطار می کنیم تلافی صبحانه در بایید بعد شام می خوریم تلافی شام در می اید بعد سحری می خوریم تلافی نهار در بیاید وسطهایش برای این که ضعف نگیرم خلاصه روزه مان هم روزه نیست واقعا آقا یکی از دوست های ما بود زنگ زده بود می گفت حاج آقا یادت است یک همچنین روایتی من برایش عرض کرده بودم صدیقین یک وعده می خورند می گفت حاج آقا من خیلی وقت بود ندیده بودمش زنگ زده بود تشکر می کرد می گفت حاج آقا من حالا خودم هم اهلش نیستم هفت هشت وعده خلاصه جای شما خالی می خورم ولی می گفت حاج آقا من یک وعده می خورم اصلا نیازی ندارم دیگر بعضی ها ما شاء الله چه خوب می توانند عمل کنند به دستورات خوش به حالشان واقعا می گفت من یک وعده می خورم اصلا هیچ نیازی دیگر احساس نمی کنم همین حاج آقای عذیری خدا رحمتش کند یک خرما می خورد بعد می گفت حالا خرمای دوم را بخورم یا نه نیازی احساس من می گفتم بابا بخور می گفتم بخور یک دفعه ضعف نگیرد بدنت را یک دفعه فلان و بیسار و این ها واقعا بعضی ها قوی هستند خدا رحمتش کند بعضی ها خیلی قوی هستند خوش به حالشان واقعا سلامتی «صوموا تصحوا» روزه بگیرید تا بدنتان سالم بشود چی داشتم عرض می کردم قل هو الله احد بحثم اینجا بود آقا فرمودند که توضیح بدهیم که چجوری در حمد تمام قران در حمد هست همه قران در حمد هست باور کنید تمام قرآن در حمد است همین الله خوشگلش به به همین الله خوشگلش حالا یک علم هایی هست علم الحروف مثلا فرض کنید شما آن الف الله که روایت هم دارد که الف الله چی است لام الله چی است هو الله چی است تشدید الله چی است مثلا همان هو را محی الدین می گوید هو است اسم اعظم خدا است الف علامت ذات است مثلا این ها بالاخره حالا یک سری علم الحروف هم هست و این ها که جایی خودش ان شاء الله برادرها مطالعه می کنند البته به نظر من بعضی ها همان اول می خواهند بروند سراغ علوم غریبه و علم الحروف وعلم به نظر من این ها را بگذارند توی همان بحث های عرفانی در فصوص الحکم در همان بحث های عرفای بالا به نظر حقیر آن موقع اول کار وسط کار گمراه رهزن می شود معمولا می روند دنبال یک همچنین چیزهای بعد جن زده خدای نکرده می شوند بعد یک سری مشکلاتی برای آن ها پیش می آید اما خدمت شما عرض شود بحث ما یک دو سه ساعت هم راجع به بحثمان صحبت می کنم که دیگر کتکی بزنید بیاندازید بیرون خدمت شما عرض البته یک چند دقیقه ای شوخی می کنم این بحث ما در مورد عفت عفت یک اقسامی دارد یکی از اقسام عفت عرض شد عفت در همین شهوت و جنسی مسائل جنسی برادرها ببینید این روایت خیلی زیبا است ان الله فدای این چهارده معصوم بشوم این ها را برای ما همه علم در این رویات هست و در قران «ان الله یحب عبده المومن الفقیر» خدا عبد مومن فقیرش را دوست دارد ما معمولا از فقر فرار می کنیم ولی روز قیامت اغنیا می گویند خدایا مقام فقرا را به ما هم بده از بس زیبا است مقام فقرا در روایت دارد پیغمبر حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود خدایا من را با فقرا محشور کن من را محشور کن با فقرا چقدر خوب است می فرماید «ان الله یحب عبده المومن الفقیر» البته به شرطی که روایت داریم به شرطی که مشوب به نارضایتی نکند صبر جمیل داشته باشه علاقه داشته باشد شکر کند خدایا همین هم بسمان است همین هم از سرمان زیاد است خدایا خیلی لطف کردید بود آن اصحاب امام کاظم رفته بود محضرش امام صادق امام صادق بود علیه السلام رفته بود محضرش یک دانه انگور به او داد حضرت شروع کرد به شکر کردن گریه کردن من چه کار کردم حجت خدا به من یک دانه انگور داده بعد خوشه انگور را داد دوباره ایستاد شکر کردن و گریه کردن بعد صندوق انگور را داد دوباره ایستاد شکر کردن و گریه کردن آخرش گفت قباله باغ را بیاورید به او بدهید بعد گذاشت رفت حضرت فرمود اگر مانده بود شکر می کرد باز هم بیشتر به او می دادم لابد باغ ها و خانه و همه را دیگر می داده به او شاید بعد هم می رفته سراغ باغ های بهشتی واقعا ها این خودش ظرفش کم بود اگر شکر می کرد امیرالمومنین می فرماید فکر می کنید چه چیزی بیشتر از شکر نعمت شما را فقیری که اینجوری باشد خیلی عالی است خوش به حالش خوش به حالش خوش به حالش همه اش شکر کند همه اش شکر کند مثلا ببینید می اندازندش در زندان بدهکاری بالا آورده به به چه خوب خدایا شکرت عجب زندان خوبی آدم دیگر بی کار هم هست دیگر قشنگ درس می خواند کتاب می خواند قرآن می خواند نماز امام کاظم همین را فرمود وقتی انداختنش در سیاه چال فرمود خدایا من دنبال یک جای خلوت می گشتم عبادت را بکنم حالا گیر آوردم خدایا شکر واقعا آدم اگر همه اش این گربه را می گویند هر جور بیاندازی اگر دیده باشید اینطوری است هر جور بیاندازی بالا فکر کنم ما هم بچگی ها شلوغ پلوغ بودیم بالاخره بیاندازی بالا با چی می آید؟ با چهار دست و پا با چهار دست و پا می اید زمین آدم باید آنجوری باشد هر جور بشود برود به طرف خدا خب شما نگاه کن می فرماید آقا ابی عبد الله آلاف التحیه و الثناء می فرماید «ان لم یستقم دین محمد صلی الله علیه و آله وسلم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» بیایید بزنید اصلا می رود به طرف مرگ می رود به طرف شهادت آقا می فرماید «و الله علی بن ابی طالب انس بالموت من الطفل الی بثدی امه» به خدا قسم علی بن ابی طالب به مرگ مونستر است از بچه شیر خوار چطور عاشق شیر مادر است مولا انجوری عاشق مرگ است اصلا خودش دعا کرد شهید شد پیغمبر را دید در رویا ماه مبارک یا قبل از ماه مبارک یا ماه مبارک سحری بود «فسنح لی رسول الله» بعد پرسید حضرت چه کار کردند با حضرت فرمود خیلی با من بد کردن حضرت فرمود نفرینشان کن چطوری نفرینشان کرد فرمود خدایا من را از این ها بگیر و به جای این ها بهترین انسان ها را که همان پیغمبر شهید شدن با پیغمبر محشور شدن به من بده و به جای من بدترین مخلوقات را حاکم به این ها کن همان هم شد چه بلایی بیچاره های بدبخت سرشان آمد البته این ها مال اعمال خودشان هست و الا امیرالمومنین عاشق همه است عاشق همه دنیا است این ها مال اعمال خودشان است تازه همین بالا هم که دعا کرد حتما برایشان خوب است یعنی اهل بیت حتی دعایشان از روی رحمت است خدا رحمتش کند امام می فرمود می فرمود خدا صدام را بکشد که این برای خودش خوب است چرا چون زودتر هم خودش از شر خودش راحت می شود هم مردم از شرش راحت می شوند زودتر چون گناهش کمتر می شود و الا هر چقدر بماند «انما نملی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم انما نملی لهم لیزدادوا اثما» ما مهلت می دهیم فکر نکند که «انما نملی لهم خیر» لهم نه فکر نکند ما این مهلت که می دهیم این خوب است نه ما این مهلت که می دهیم به خاطر این است که گناهشان زیاد می شود دیگر حسابشان پاک است روز قیامت که بروند که بروند در جهنم آن وقت چرا بروند در جهنم به خاطر این که جهنم خدا رحمتش کند امام می فرماید شفا خانه است شفایشان می دهد راحت می شوند بالاخره برادرها هر دردی یک چی دارد؟ درمان یک دوا می خواهد دیگر آتش خودش امام می فرماید جهنم شفاخانه است بیمارستان روز قیامت است راحت می شوند باید بسوزند دیگر این ها در روایت مبارکه دارد امام می فرود خدا رحمتش کند می فرمود روز قیامت چون می دانید همه ما از داخل جهنم رد می شویم صراط از وسط جهنم رد می شود از رو رد نمی شود قشنگ همه وجودمان کباب می شود خلاصه از وسط آتش بعد پیغمبر می رود انجا منتها «جزنا وهی خامده» نور خاموش آتش خاموش است به آن ها بعد جهنمی ها وقتی می بینند نور پیغمبر آمد آتش خنک دارد می شود می گوید اه برو برو ما طاقت نداریم نمی توانند تحمل کنند خفاش طاقت نور ندارد دیگر خفاش طاقت نور ندارد داشتم چی عرض می کردم براردها این روایت خیلی زیبا است انا الله دیگر عرضم را جمع کنم خسته تان نکنم «ان الله یحب عبده المومن الفقیره المتعفف» که عفت پیشه کرده است این نکته اش منظورم است «المتعفف ابا العیال» به به شهوت داشته ناراحت بوده عفت پیشه کرده رفته ازدواج کرده فقیر بوده دیدید ما می گوییم ازدواج کن می گوید آقا کو وضع مالی ما کو نه ماشین دارم نه خانه دارم نه فلان طرف هم می گوید این داماد هیچی ندارد به او نمی دهد خب خیلی دیدیم آقا مثلا جوان ما اینجا داریم مثل گل شاخ شمشاد روحانی های خوب بعد یکی شان رفته بود خواستگاری این خانواده به هم هم علاقه داشتند ولی این خانواده به خاطر این که وضع مالی این جوان حالا آنجوری نبود نداد دختر در صورتی که به هم خیلی علاقه داشتند و می خوردند به هم اشتباه است این برادرها این اشتباه است در روایت دارد اگر وضع مالی تان بد شد بروید چه کار کنید ازدواج کنید البته آن ها که زن ندارند ها نه آن ها که زن دارند آن ها اگر بروند ازدواج کنند وضعشان بدتر می شود چون دیگر جایشان کجا است توی خیابان خدمت شما عرض شود که واقعا اقا این است برکت می آورد ازدواج این خیلی اشتباه است ما فکر می کنیم ازدواج بابا طرف رفت گفت آقا من وضع مالی ام خوب نیست پیغمبر فرمود برو ازدواج کن فرمود برو ازدواج کن خیلی خوب است که می فرماید یکی از کسانی که واجب است بر خدا که دعایش را مستجاب کند کسی است که بخواهد عفت می خواهد برود ازدواج کند می خواهد به حرام نیافتد می خواهد ازدواج کند ای خدا این دولت ما را موفق کن بتواند وسایل ازدواج جوان های ما را آسان کند ای خدای کریم یک صلوات بفرستید.
واقعا برادرها خواهرها مردم ما بهترین مردم دنیا هستند واقعا در قله عظمت قرار دارند مردم ما نورانی شیعه عاشق خدا عاشق ولایت حتی برادرهای سنی هم همینطور هستند عاشق ولایت هستند عاشق اهل بیت هستند مردم ایران یک هستند واقعا و جا دارد آدم برای آن ها نوکری کند با تمام وجودش با تمام هستی اش با تمام عشقش برایشان نوکری کند چقدر زیبا است این روایت متاسفانه می روند دنبال فساد اما دنبال ازدواج نمی روند هم خانواده ها باید فکرشان را عوض کنند هم دولت باید یک همتی بکند می شود این کار را کرد مسکن را درست بکند مجانی بدهد به هر خانواده ای یک سویت بیست و پنج متری هر که ازدواج کند یک سویت بیست و پنج متری یقینا می شود درست کرد باید راهش را درست کنند مردم ما آقا در علم نظیر ندارند بی نظیر هستند مردم ما و الحمد لله دولت ما هم دولت خوبی است دارد تلاش می کند و فعالیت می کند اما می فرماید دوست دارد عبد مومنش را که فقیر است و عفت می کند می ورزد بوسیله چی؟ ازدواج کردن و بوسیله ایال این روایت هم بخوانم عرضم تمام «ان الله یحب الغنی التعفف» خدا مرد ثرتمندی را که عفت دارد دوست دارد ثروتمند هم وقتی عفیف باشد عرض کردم عفیف می فرماید نزدیک است از شهید بالاتر باشد از مجاهد فی سبیل الله بالاتر باشد خدا آدم پولداری که… دیدید بعضی ها از پولدارها تجمل گرایی می کنند نمی دانم کشورهای اروپایی برو ترکیه برو چی بخر فلان ماشین های آنچنانی ولی بعضی از این ثروتمند ها خیلی زیبا است زندگی خودشان را حفظ کردند همان زندگی ساده پولشان را در راه خدا خرج می کنند با یک ماشین معمولی با یک زندگی معمولی خیلی زیبا است خدا دوست دارد یک همچنین ثروتمندی را حالا از آن طرف نگاه کنید «ان الله یحب الغنی العفیف و یبغض البذی السائل الملحف» اما کسی که گدایی می کند و وقیح است سمج است ول نمی کند بی آبرویی می کند این ها را بدش می آید تکدیگری چیز خوبی نیست آن هم با وقاحت خدای نکرده با سماجت و با وقاحت حضرت می فرماید خدا از این ها خوششان نمی آید چقدر دین آقا زیبایی ما داریم واقعا عفت چقدر زیبا است دیگر می دانید دیگر طرف رفته بود دو تا داداش داشت رفته بودند در کوه عبادت می کردند بعد امام رضا آلاف التحیه و اثناء داداش سوم آمد پیش امام رضا گفت آره داداش های ما رفتند به عبادت و فلان و بیسار و این ها پول خرج زندگیشان را کی می دهد من می دهم آقا افتخار من است حضرت فرمود ثواب تو بالاتر از آن ها هست یعنی چی گدایی یعنی چی تکدیگری خدا خوشش نمی آید از گدایی و تکدیگری یکی از کارهای که صوفیه می کند برای این که نفس خودشان را بکشند گدایی می کنند این که اشتباه است دین خدا این را نگفته برادرها ریاضت باید مثل ریاضت عرفا باشد متاسفانه بعضی ها برادرها عرفا را با صوفیه یکی می دانند ولی به نظر من اشتباه است عرفان با تصوف فرق دارد عارف مثل امام است ببین چه کار می کند کشکول گدایی می گیرد؟ امام می رود می زند در دهان آمریکا این را می گویند عارف پدر آمریکا و انگلیس را همه را در می اورد این را می گویند عارف الان الحمد لله مملکت ما یک ولی فقیه دارد یک سپاه و ارتش و بسیجی دارد موشک فتاح درست می کند که همه شان می لرزد بدنشان یک کارهای دیگر می شود نمی گویم خیس می کنند خلاصه این برادرها این را می گویند عرفان عرفان این است این عرفان است نه این که آدم برود گدایی برای این که نفسش را بکشد خب برای این که نفست را بکشی روزه بگیر برای این که نفست را بکشی دست و پای مادرت را بوس کن پدرت را بوس کن نوکری پدر و مادرت را بکن نوکری مردم را بکن خب این تواضع است می خواهی تواضع کنی نفست را بکشی این کار را بکن مهرابانی و محبت داشته باش به خانواده ات بالاترین مقامات در مهربانی و محبت به خانواده است باور کنید این را می گویند عرفان یعنی چی تکدیگری کند آدم برای این که نفسش را بس است برای حقیر
اما امشب شب هفتم ماه محرم است برادرها امشب یک خصوصیتی دارد کار به اهل بیت خیلی سخت می شود ما مکه که بودیم برادرها خیلی گرم بود در عراق هم یک همچنین حالتی هست شاید هم حالا بیشتر آن را نمی دانم کدام سخت تر است ولی در مکه یک همچنین حالتی بود ما یک مقدار که راه می رفتیم دیگر مردم از عطش دیگر نمی توانستند بی حال می شدند برای همین دولت سعودی با آن هم استبدادش و اختناقش می گفت اب پخش می کردن که مردم طورشان نشود مریض نشود گرما زده نشوند آب پخش می کردند از امشب در آن گرمای کربلا بیابان و صحرا کربلا آب را بروی بچه های ابی عبد الله بستند برادرها سه شبانه روز دیگر آب نبود و سه نفر اصلا آب نخوردند غیر از ان آبی که حضرت ابوالفضل می رفت برای بچه ها می اورد گاهی اوقات سه نفر اصلا آب نخوردند یکی امام حسین بود یکی حضرت ابوالفضل بود یکی حضرت عقیله بنی هاشم زینب کبری بود سلام الله علیها لذا خیلی سخت شد کار از امشب خیلی سخت شد کار اما این طفل معصوم حضرت علی اصغر اولا برادرها آن بزرگوار آن بزرگ مرد می گوید چون در یک روایتی داریم اگر کسی قسم بدهد سه مرتبه بگوید خدایا الهی بدم المظلوم الهی بدم المظلوم الهی بدم المظلوم دعایش مستجاب می شود بعد بزرگان ما از عرفا می گویند این دم المظلوم یعنی خون گلوی علی اصغر علیه السلام چون معصوم بود هیچ گناهی نکرده بود لذا حضرت علی اصغر خیلی مقام دارد و خیلی از این دستهایش کوچک بوده ولی خیلی گره های بزرگ را باز می کرده است برادرها آیت الله حق شناس استاد خود حقیر بود با امام زمان ارتباط داشت واقعا چیزی عجیبی بود پول خانه اش را آن طور که خودش با گریه تعریف می کرد آقا امام زمان برایش لطف کرده بود ولی مریض شده بود دکترها گفته بودن بیماری داری رفته بود چله گرفته بود کنار ضریح اما رضا علیه السلام چله زیارت عاشورای ایشان معروف است زیارت عاشورای صد لعن و صد سلام گرفته بود شب سوم به او خبر دادن تهران می خواهد زلزله بیاید باید برگری تهران گفت خدایا پس این بیماری ام را من چه کار کنم ندا آمد از ضریح امام رضا آمیرز عبد الکریم چرا روضه علی اصغر را نمی خوانی روضه علی اصغر را بخوان برادرها روضه علی اصغر حالا من کرمی هستم ولی تجربه کار
چله را می کند آقا این مرد خب آیت الله مرجعیت هم داشت خیلی آدم عجیبی بود آدم معمولی نبود خیلی از او تقلید می کردند در تهران من آن ها را می شناسم بعد ایشان توسل کرد به حضرت علی اصغر می گوید وقتی برگشتم رفتم بیمارستان که این دکترها ببینند بیماری من در چه حالی است همه شان گفتند هیچ اثری از بیماری نیست می خواهم بگویم کارهای آدم های بزرگ را این دست های کوچک علی اصغر باز می کند آقا من هم امروز گیر دارم آقا گیرم هم نفسم است یک عمر دارد اذیتم می کند یا علی اصغر یا باب الحوائج گره های وجودی ام را آورده ام آقا جان بعد برادرها مصیبت حضرت علی اصغر از چند جهت از همه اهل کربلا بالاتر است یک جهت می دانید چی است؟ یک جهت این است که شهدای دیگر بالاخره زره داشتند شمشیر داشتند می توانستند از خودشان دفاع کنند.