دعای ندبهمتن

جلسه دعای ندبه صبح جمعه – 1401/03/06

mn-dn-1401-03-06

متن جلسه

ریشة اسم الله

روایت مبارکه می‌فرماید «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اسْماً بِالْحُرُوفِ غَيْرَ مُتَصَوَّتٍ»[1] اسماء و صفات خدا یک حقیقت هستند و صوت ظهورشان است، کتابت ظهورشان است، خود اسم نیست چون خود اسم یک حقیقتی است که تمام عالم را پر کرده است. دیشب عرض کردم که اسم الله الفش اله خداست به ولایت، لام آن الزام مردم است به ولایت، هاء آن نابودی دشمنان اهل‌بیتعلیهم‌السلام است. ریشه‌ای که این اسم را درست کرده ولایت است لذا حقیقت آن ولایت حقیقی خداست.

فروع اهل‌بیتعلیهم‌السلام

ببینید چقدر عظمت دارد که می‌گوید چون ما اعمالی داریم، اصول عقاید داریم لذا ریشة اعمال ما اصول عقاید است. می‌فرماید «مِنْ فُروعِنا … التَّوحيدُ»[2] توحید جزء فروع اهل‌بیتعلیهم‌السلام است نه خدا که فوق اهل‌بیتعلیهم‌السلام است اصلاً اهل‌بیتعلیهم‌السلام در مقابل خدا هیچ هستند و هیچی ندارند ولی اهل‌بیتعلیهم‌السلام در مقابل ما؛ توحید ما از اهل‌بیتعلیهم‌السلام است ولایت ما از اهل‌بیتعلیهم‌السلام است. «نحن حجاب الله اکبر» نماز ما از اهل‌بیتعلیهم‌السلام است، حقیقت نماز، حقیقت روزه، حقیقت خمس، حقیقت زکات، حقیقت حج.

سیصد و شصت اسم

سپس فرمود الله تبارک و تعالی؛ یک اسم هم هست که حقیقت و باطن این سه‌تاست و آن هو است. هو نه لفظ هو، همین نفسی که ما می‌کشیم هو. ذره‎ای از این اسم لا یتعین است و ذره دیگر آن در وجود ما افتاده است حالا هر چقدر این هو قوی‌تر بشود حقیقت وجودی ما بیشتر است. این هو نفس امیرالمومنینعلیه‌السلام، نفس ختمی مرتبت حضرت محمد بن عبداللهصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم، نفسُ الرحمن است. می‌گوید این چهارتا اسم هر کدام سی تا شعبه دارد. هر کدام از این اسماء چهارتا رکن دارند که این چهار رکن هر کدام سی‌تا شعبه دارد. خدمت شما عرض شود که چهارتا سه‌تا دوازده می‌شود، دوازده ضرب در سی سیصد و شصت می‌شود؛ به تعداد روزهای سال، به تعداد رگ‎های اصلی بدن؛ پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم روزی سیصد و شصت بار الحمدالله می‌گفت. بنابراین این اسم‌ها به تعداد رگ‌های اصلی بدن می‌شوند. یکی که هو است تعین ندارد و آن سه‌تا هر کدام چهارتا رکن دارند که دوازده‌تا می‌شوند، هر کدام سی‌تا شعبه دارند پس سیصد و شصت‌تا اسم می‌شود.

فایده اسم

حالا این چه فایده‌ای دارد؟ می‌گوید هر کس این‌ها را بخواند تمام گنج‌های درون وجودش بروز پیدا می‌کند. «مَنْ أَحْصَاهَا»[3] کسی که احصائش کند تمام گنج‌های وجودش بروز پیدا می‌کند. لذا فایده آن این است رحمه للعالمین می‌شود، رحمه واسعه می‌شود. فایده آن همین است که پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم به تمام عوالم حکومت می‌کند، هم اصل وجودشان را می‌دهد و هم کمال وجودشان را. ببینید یک چشمه پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم الآن امام‌خمینی(ره) است. در این هزار و چهارصد سال این همه علما آمدند و رفتند که یکی از تجلی آن امام(ره) است. ببینید دنیا را چه‌کار کرده، اصلاً دنیا را عوض کرد. مثلاً ایران بنزین اسرائیل را می‌داد، ایران برای مقاصد آمریکا و اسرائیل سرباز می‌فرستاد، قاعدتاً شما تشریف نداشتید مثلاً ظفار انقلابی‌هایشان را سربازهای ایرانی کشتند و شهید کردند. سرباز‌های شاه بی‌شرف که خدا قعر جهنم نابودش کند و بسوزاند که دارد می‌سوزاند ولی امام(ره) آمد ببینید چه‌کار کرد! ایران که سرباز اسرائیل بود سرباز امام‌زمانعج کرد. امام(ره) تمام دنیا را الآن دارد عوض می‎کند. روح الله یعنی همین، اسم اعظم یعنی همین، حالا برو در زیر زمین مدام بگو یا هو، یا هو تو سرت بخورد. ولی اسم اعظم این است؛ امام‌خمینی(ره) را ببینید که چه‌کار کرد این اسم اعظم می‌شود. در فقه اعلم بود، در اصول اعلم بود، در عرفان اعلم بود، در فلسفه اعلم بود، در عرفان عملی اعلم بود، در اخلاق اعلم بود، در اخلاق نظری و عملی اعلم بود، در بصیرت از همه بالاتر بود، این فایده اسم است، اسم الکی نیست حالا هر کسی به اندازه خودش من هم به اندازه کرمی خودم خوب است که راه ما باز بشود، نورانی بشود. در خانواده‌هایتان، بین دوستان و اقوام عشیره خیلی اثر دارد.

رحمه للعالمین

سعه وجودی هر کسی به اندازه تجلی این اسماء است. آیة شریفه می‌فرماید «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»[4] شما الله را بخوانید یا رحمان را همگی برای خداست. فایدة آن همین است که تمام آیة صد و هفت انبیاء رحمه للعامین می‌شود «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ»[5] اصلاً هدف از خلقت، هدف از ارسال رسل رحمه للعالمین است. می‌خواهد کاروان را به‌طرف خدا ببرد چقدر خوب است برای ما هم خوب است حداقل خودمان به‌طرف خدا برویم. در روایت دارد هر شهیدی حداقل دست هفتاد نفر را می‌گیرد. حاج قاسم چقدر دست آدم‌ها را گرفت! رحمه الواسعه همین است. شهید حاج قاسم چقدر دست‌ها را گرفت، شهید صیاد خدایی خوش به حالش الآن شهیدش کردند، چقدر دست آدم‌ها را می‌گیرد. این رحمه للعالمین می‌شود.

مقام محمود

«صاحبِ لواء الحَمدِ»[6] پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم این اسماء و صفات را دارد. بحث ما الآن مناقب چهارده‌معصومعلیهم‌السلام محی‌الدین است که فعلاً مناقبت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم را می‌خوانیم. پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم صاحب لواء حمد است و پرچم حمد را به دست امیرالومنینعلیه‌السلام می‌دهد که تمام عالم حضرت را ستایش می‌کنند. چطور ستایشش می‌کنند؟ هم با زبان و هم با زبان روح چون روح آن‌ها هر جمال و جلالی که دارد از پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم می‌گیرد. ستایش حالی سر وجودشان از او می‌گیرد همه را دارند حمد می‌کنند مقام محمود یعنی همین؛ تمام عالمین، عالم انسان، عالم حیوان، عالم جماد، عالم نبات، همة شیاطین، اجنه جیره خور رحمه للعالمین هستند و گفتیم حال از طرف خدا افاضه می‌شود ولی مقام باید انسان زحمت بکشد. چیزی که از طرف خدا آمد آن را در وجودش تثبیت کند لذا زحمت بکشد مثلاً از طرف خدا حوزه می‌آید پس حوزه را تثبیت کند. علوم را بگیرد بعد تثبیت کند بعد هم نوکری کند و بروز بدهد لذا مقام محمود یعنی این. می‌گوید مقام محمود دو وجهه دارد یکی فاضلیت و دیگری فضیلت است لذا دوتا مقام دارد فضیلت و فاضلیت که این مقام محمود می‌شود.

مقام فضلیت و فاضلیت

حالا فضیلت چیست؟ فضیلت این است که تمام جمال و جلال خدا در آن هست. فضیلت هر چه از اسماء یادتان هست حا میم گفتیم حا میم یعنی محتد تمام اسماء و صفات لذا این مقام فضیلتش است. مقام فاضلیتش چیست؟ این‌که شفاعت می‌کند، این‌که وسیله می‌شود. در روایات دارد که پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم وسیله است لذا هم شفیع است و هم وسیله است. می‌گوید «فاما الاول فلکونه اعلا المراتب» اولی که فضلیت است مقام فضیلت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم اعلی مراتب عالم است. «فیحمده کل احد و اما ثانی» یعنی فضلیت فاضلیتش به‌خاطر چیست؟ «فلانه فلما کان اعلا مراتب قرب الی الله لزم ان یکون یحتاج الیه کن من دون» تمام عالمیان به پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم نیاز دارند، هستی آن‌ها از اوست، اسماء آن‌ها از اوست، صفات آن‌ها از اوست، فضائل آن‌ها از اوست، فعل آن‌ها از اوست، آثار آن‌ها از اوست. امام(ره) چقدر آثار داشت همگی از پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است. بنابراین مقام محمود فضیلت دارد، تجلی اسماء و صفات خدا فاضلیت دارد.

حاکم پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است

این‌که همه از او می‌گیرند و به دیگران می‌دهند مقام محمود می‌شود و مقام شفاعت و مقام فضیلت و وسیله است. «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»[7] وسیله است. حالا در هر زمانی وسیله هست مثلاً زمان حضرت نوح‌علیه‌السلام، نوح بود، زمان حضرت آدم‌علیه‌السلام، آدم بود، زمان حضرت ابراهیم‌علیه‌السلام، ابراهیم بود، زمان حضرت موسی‌علیه‌السلام، موسی، زمان حضرت عیسی‌علیه‌السلام، عیسی ولی باز حاکم پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است، الآن هم که امام‌زمانعج است باز حاکم پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است چون امام‌زمان عج هر چه دارد از پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم دارد. الآن هزار و چهارصد سال است، هزار و سیصد، دویست سال است که امام‌زمانعج بر عالم حکومت دارد یعنی نفس‌های ما از امام‌زمانعج است، وجود ما از امام‌زمانعج است، افعالمان، آثارمان، صفاتمان، لواحقمان، نسبمان، ارتباطاتمان همگی از امام‌زمانعج است ولی حاکم اصلی همة این‌ها پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است، عجب مقامی دارد و تا قیام قیامت هم همین خواهد بود. بوده از ازل تا ابد پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم بوده، نور اول خداست عجب مقامی دارد. می‌فرماید «لعلوه علی کل مقام و احاطه بکل من دونه» چون به همه محیط است «فعلی الاول یراد منه القرب مطلق» مقام فضیلت قرب مطلق به خداست «الذی هو مقام او ادنی» مقام او ادنی است «دَنَا فَتَدَلَّىٰ فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ»[8] مقام قرب فرائض، مقام قرب نوافل او ادنی بالاتر که می‌شود همان احدیت مطلقه می‌شود.

پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم توجه خداست

شما الآن می‌خواهی دستت را تکان بدهی لذا با تمام وجودت توجه می‌کنی، می‌خواهی درس بخوانی لذا با تمام وجهت توجه می‌کنی، می‌خواهی ورزش کنی لذا با تمام وجهت توجه می‌کنی، می‎خواهی عبادت کنی با تمام وجهت توجه می‌کنی. آن پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است توجه خداست اما ما یک مورچه هستیم، مورچه به سلیمان نبی درس می‎دهد البته مورچه‎ای که بلد نیستیم درس هم بدهیم ولی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم توجه خداست. هر چه در عالم به دنیا آمده و به وجود آمده اثری دارد به‌وسیله آن توجه است آن توجه پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است اول نور خدا چقدر عالی است. «يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ»[9]. «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ»[10] وقتی می‎خواهی پیش امام حسینعلیه‌السلام بروی باید چه‌کار کنی؟ مستحب است پایت را برهنه کنی «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» آنجا نعلیک دنیا پرستی، شهوات، هواهای نفسانی است پس اگر می‎خواهی در محضر خدا باشی باید هواهای نفسانی، اوهام، خیالات، شهوات همه را دور بریزی. البته اینجا دقت داشه باشید خیلی مهم است در عین این‌که قدرتش را داریم دور بریزیم اما بعضی از صوفیه خودشان را اخته می‌کنند که شهوت نداشته باشند که این به درد نمی‌خورد. انسان شهوت داشته باشد اما شهوتش را خدایی کند، انسان قدرت داشته باشد اما قدرتش را خدایی کند، انسان علیم باشد اما مظهر اسم علیم خدا باشد لذا خدایی کند خوب است.

آثار صلوات فرستادن

«و علی ثانی» دومی یعنی فاضلیت این مقام «او ادنا» وجهه یلی الربی است یعنی از خدا می‌گیرد، توجه از خدا می‌گوید «و علی الثانی یراد منه التوسط بین الخلق و بین الله سبحانه» افاضه می‌کند این فاضلیت می‌شود «و تلقی من الجانب الاعلی لتعدیه علی من دونه» از بالا می‌گیرد به پایین می‌دهد لذا در روایت دارد صلواتی که بر محمد و آل محمد بفرستید تمام آسمان و زمین و اهل آسمان و اهل زمین و ملائکه عرش همگی بر شما صلوات می‌فرستند. خدا استاد ما را رحمت کند ذکر ما را صلوات کرده بود، ما اصلاً به‌طرفش می‌رفتیم خود به خود صلوات می‌فرستادیم. می‌دانید صلوات چه‌کار می‌کند؟ صلوات رابطة شما را با کل عالم وصل می‌کند، همة حجاب‌ها برداشته می‌شود و شما را به خدا وصل می‌کند و تمام عوالم وجودی؛ ماهی‌های دریا، حیوانات، آسمانی‌ها، زمینی‌ها همگی به شما صلوات می‌فرستند.

استاد خوب

«و شفاعه للمقصرین من اتباع صاحب المقام» امثال من را که هیچ نداریم شفاعت می‌کند لذا خدا را شکر که هیچی نداریم ما را شفاعت می‌کند. برخی می‌گویند دنبال استاد هستیم، در‌حالی‌که به مقصرین می‌گویند استاد به این خوبی یعنی پیامبراکرمصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم، چهارده معصومعلیهم‌السلام و البته خود خدا که بهترین استاد است.

هادی امت

«و لهذا فصر المقام المحمود» به دو چیز «الشفاعه و الوسیله» وسیله شفاعت یعنی زوج شدن؛ ما هر چه داریم به آن اندازه کرمی خودمان با پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم یکی شدیم. زندگی یعنی آرام آرام مثل امیرالمومنینعلیه‎السلام بشوی چون تمام مراتب را طی کرده و نفس پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است لذا چون نفس پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»[11] پس هادی امت است. امام صادقعلیه‌السلام که امروز روز شهادت ایشان است؛ هادی امت است چون آن‌ها مظهر تام حضرت محمد بن عبداللهصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم هستند لذا همه چیز دارند پس مثل پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم هستند یعنی می‌توانند همه چیز بدهند، به همة عالم افاضه می‌کنند، لذا مقام شفاعت دارند، مقام وسیله دارند پس نماز ما از آن‎هاست، روزة ما از آن‎هاست، زکات و خمس و هر چه داریم و نداریم از آن‌هاست. ما هم باید همین‌طور بشویم یعنی مثل آن‌ها بشویم البته آرام آرام و هر کسی به اندازه خودش لذا راه همین است.

استقامت بیشتر مقام بیشتر

هر چه استقامتت در راه بیشتر باشد بیشتر به تو می‌دهند، هر چه مقام قربت یعنی مقام فضیلتت بیشتر باشد یک دفعه می‌بینی. الآن من در بیست و چهار ساعت مدام خواب هستم لذا چیزی به من نمی‌دهند البته نمی‌شود که ندهند بلکه به همه می‌دهند ولی ضعیف است. خوش به حال بعضی‌ها، خدایا به ما هم بدهد؛ یک دفعه می‌بیند صبح درس، شب درس، عصر درس، شب عبادت، ورزش و همة زندگیش خدا شده «هر که در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند.» یکی از معانی بلا یعنی همین؛ یعنی فناء و بقاء. ما فکر می‌کنیم بلا بد است در‌حالی‌که بلا خوب است. بلا یعنی نابودی من و تجلی خدا لذا نابودی من خوب است لابد شیطانی در وجود من هست که با بلا باید از بین برود تا إن‌شاء‌الله خدا بیاید پس بلا خیلی خوب است. «أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ»[12] بلا برای دوستان خداست.

ذکر مصیبت

اما امروز شهادت رئیس مذهب حقه جعفریه امام جعفر صادقعلیه‌السلام است. فقط یکی از شاگردان حضرت به نام محمد بن مسلم سی هزار روایت از ایشان نقل کرده است. پس ببینید چه مقامی دارد، تمام عالم و آدم جیره خوارش هستند. در فقه، در اصول، در عرفان هر جا که بروی قال صادق و قال الباقر می‌بینی. تمام روسای اهل سنت یعنی مذاهب اربعه جیره خور امام صادق هستند چون مالکی و حنبلی و شافعلی و حنفی شاگرد حضرت بودند. ببینید امام صادق چیست؟ عجب نوری است، خدا را شکر. اما همین آقا را مسموم کردند و هتک حرمت کردند. نانجیب‌ها شبانه داخل خانه حضرت ریختند. از دیوار بالا رفتند و داخل خانه شدند. نانجیب‌ها درب خانه حضرت را آتش زدند. الله اکبر آقا با پاهای برهنه روی آتش راه می‌رفت و می‌فرمود من فرزند خلیل الرحمان هستم. «أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی» من فرزند مکه و منا هستم. چه کسی را می‌خواهید آتش بزنید، می‌خواهید فرزند زهراسلام‌الله‌علیها را آتش بزنید؟ اجازه ندادند آقا ردا و عمامه و نعلین بپوشد. دست آقا را بستند و دست بسته داخل کوچه‌ها از این کوچه به آن کوچه حضرت را می‌کشیدند و در تاریکی آقا را کتک می‌زدند. فردای آن روز آقا را دیدند که خیلی ناراحت است. آقا را دلداری می‌دادند که ناراحت نباشید، خدا بزرگ است، درست می‌شود. حضرت فرمود به خدا قسم من برای اینکه درب خانه‌ام را آتش زدند ناراحت نیستم. من یاد آتش زدن خیمه‌های ابی عبداللهعلیه‌السلام در کربلا افتادم. خیمه‌ها را آتش زده بودند خانم فرمودند یابن رسول الله چه‌کار کنیم؟ حضرت فرمود «عَلَیکُنَّ بِالفرار» فرار کنید و الا اذیتتان می‌کنند. نانجیب‌ها دنبال بچه‌های ابی عبداللهعلیه‌السلام افتادند. بعضی‌ها را سیلی می‌زدند، بعضی‌ها را تازیانه می‌زدند، بعضی‌ها را خلخال‌هایشان را می‌بردند … .

منابع

[1]– الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج1، ص112

[2]– الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج8، ص242

[3]– التّوحيد، الشيخ الصدوق، ص159

[4]– سوره مبارکه اسراء، آیه110

[5]– سوره مبارکه انبیاء، آیه 107

[6]– مناقب اهل‌بیتعلیه‌السلام، محی‌الدین ابن عربی

[7]– سوره مبارکه مائده، آیه35

[8]– سوره مبارکه نجم، آیات8-9

[9]– سوره مبارکه قصص، آیه30

[10]– سوره مبارکه طه، آیه12

[11]– سوره مبارکه رعد، آیه7

[12]– اشاره به احادیث بلاء دارد مثل

«إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَل»

الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج2، ص253

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 9 =

دکمه بازگشت به بالا