محرم

شب هشتم محرم 1402/05/03

عفت در شهوت و بررسی روایاتی بر اهمیت عفت

بسم الله الرحمن الرحیم

شب هشتم محرم

1402/05/03

داشتم بحث می کردم از بحث اولا تشکر می کنم از سرور عزیز مان بسیار استفاده کردیم ان شاء الله مثل خورشید بدرخشند ان شاء الله هر حاجتی دارد هزار برابر خدا به آنها عنایت کند بحثی که داشتیم در مورد عفت بود و همانطور که خدمت شما عرض شد فضائل اخلاقی چهار ریشه دارد و این مال نمی دانم یونان و این ها نیست مال اهل بیت است روایت است برادرها من این نکته را خدمت شما عرض کنم ما خیلی از رویات ما از  حضرت موسی حالات حضرت عیسی را امام صادق بیان کرده حالات حضرت موسی را بیان کرده حالات حضرت خضر را بیان کردن در روایات ما حضرت ادم را حضرت حوا بزرگان از انبیاء خدا را ذکر کردن اما مسئله اینجا است همه این ها همه این ها همه این فضائلی که مال انبیاء دیگر است مال اولیاء است همه مال چهارده معصوم است یعنی خدای تبارک و تعالی این خیلی مهم است برادرها خواهرها ما اصلا امده ایم برای همین خدای تبارک و تعالی اول چهارده معصوم را خلق کرده نور چهارده معصوم بر تمام عالم قاهر است سلطنت دارد مولا  امیرالمومنین علی بن ابی طالب شمس جمالش صلوات علیه آلاف التحیه و الثنا اقا می فرماید دوره سلطنت تمام انبیاء دوره سلطنت مولا امیرالمومنین است خود وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد بن عبد الله می فرماید در تمام دوران انبیاء نور امیرالمومنین است که حکومت دارد «کنت مع الانبیاء سرا و مع رسول الله جهرا و سرا» با پیغمبر حضرت علی هم در باطن بوده هم در ظاهر «انا علی و علی انا» گفت پیغمبر بارها که علی جان من است هم به جان علی و جان محمد صلوات.

یک حقیقت است قاهر به تمام عالم این مال چهارده معصوم است آقا هر چه موسی گفته است هر چه اهل بیت دیگر هرچه انبیاء از پیغمبر و امیرالمومنین است لذا این خیلی مهم است این معرفت خیلی مهم است شهدا همه همه شهدا که فدایشان بشوم این ها همه اسمشان کجا است در صحیفه حضرت زهرا است صحیفه فاطمیه ثبت شده این ها این ها حساب دارد این ها کتاب دارد تک تک این شهدا اصلا این ها که هیچی مجالس اهل بیت الان شما آمدید اسم شما در صحیفه حضرت زهرا هست شهدا که خودش دیگر عضمتشان جای خود دارد حتی تک تک اشک های که می ریزید گریه هایی که می کنید از حضرت صدیقه است از چهارده معصوم است همه اش این نور است دیگر روایت ما پر است از این ها حالا فضائل اخلاقی هم از ذوات مقدسه است همه لذا در روایت مبارکه می فر ماید وجود مقدس علی بن موسی الرضا شمس جمال امام رضا صلوات آقا می فرماید ما اصل هر خیر و فرع هر خیر هم فرع هر خیر هستیم حالا مثلا مثال می زنم خدمت شما مثلا شما امروز یک صدقه می دهید یا کمک می کنید به مجلس امام حسین این را بدان امیرالمومنین در دلت انداخته این را بدان چهارده معصوم در دلت انداخته اند مال خودت نیست خوبی مال ما نیست «ما اصابک من مصیبتا فمن الله» مال خدا است مال اهل بیت است مال نور اطلاقی خدا است ما حالا بالاخره حالا یک ذره ای هستیم دیگر که الحمد لله الحمد الله الحمد لله «شیعتنا خلقوا من فاضل طینتها» «شیعتنا منا خلقوا من فاضل طینتنا» اما این فاضل اخلاقی گفتیم ریشه همه شان فکر عقل بالاتر عقل عقل وجه الله که همین است بحث ما وجه الله و عقل و فکر بعد فکر چی را درست می کند حکمت اولین فضیلت اخلاقی را حکمت علم معرفت عقل درست می کند فکر درست می کند علم زینت عقل است به به عجب فضیلتی همه فضیلت های دیگر از همین علم است از همین حکمت است و خیلی مهم است دو عفت داشتیم این را عرض می کردیم بحث ما در مورد عفت بود وجود این روایت وجود مقدس حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم «ما یکون عندی من خیر فلن ادخره» الله اکبر از این عظمت می فرماید مردم بدانید هیچ خیری نیست که خدا به من داده باشد به پیغمبر داده باشد مگر این که من ذخیره نمی کنم همه را می دهم به شما عجب جودی دارند ببینید اقا کی است پیغمبر می فرماید هر خیری خدا به من داده «لم ادخله» ذخره من اهل ذخیره نیستم گاهی برادرها در روایت مبارکه دارد پیغمبر هفتاد هزار درهم صبح می امد شب هیچی نداشت هیچی دستش نبود خدا دیگر صدایش در می اید در آن ایه قرآن می فرماید «یا رسول الله لا تبسط ها کل البسط و لا تقبضها» خلاصه مضمونش این است بابا جان این دستت را خیلی دیگر باز نکند متعادل آخر فقیر امد شان نزول این ایه این است فقر آمد محضر حضرت ختمی مرتبت از او یک چیزی خواست پیغمبر هیچی نداشت بعد دیدید این فقیر ها یادتان است دیشب عرض کردیم خدا بدش از فقیری وقاحت داشته باشد زیاد گیر می دهد و این ها این هم از این فقیر ها بود ایستاد پیغمبر بد و بیراه گفتم چرا فلان و بیسار و این ها بعد این ایه نازل شد پیغمبر خیلی دیگر دستت یک مقدار هم ذخیره کن برای دیگران دیدید آن روایت را شنیدید حد اقل که سه روز بود مولا  امیرالمومنین هیچی نخورده بود پیغمبر هیچی نرسید بود به شکم مبارکش این چطوری بودن اقا  عجب عفتی عجب عفتی عجب عفتی برادرها ریشه تمام خیرات در روایت دارد عفت است «افضل الشیم» بالاترین خلق ها عفت است عجب چیزی است این عفت حتی شجاعت هم از عفت است چون می دانید وقتی ادم هیچ میلی به دنیا نداشته باشد شجاع می شود کسی از کسی نمی ترسد یک ذره میل به دنیا نداشتند البته ما نمی توانیم مثل آن ها باشیم ولی تلاش می توانیم بکنیم آقا امیرالمومنین می فرماید مردم آگاه باشید رهبر شما یعنی مولا امیرالمومنین از دنیا اکتفا کرده به دو تا لباس کهنه دو تا لباس کهنه مندرس و دو قرص نان بعد فرمود مردم شما نمی توانید مثل من باشید اما تلاش کنید تقوی داشته باشید عفت پیشه کنید کوشش کنید اجتهاد داشته باشید کارهایتان شما که نمی توانید مثل ما که نمی توانیم مثل مولا باشیم ما این ها را می گوییم برای این که برویم به این طرف ان شاء الله حرکت کنیم ما هم بلند شویم البته بعضی ها حالا وقتی که این ها را می شنوند ناامید می شوند بعضی ها می گویند آقا ما که دیگر پس دیگر بدبخت هستیم بیچاره هستیم دیگر برای چی نه ما این ها را می شنویم نباید ناامید بشویم خدا آقا بالاخره دست ما را گرفته ما محبت اهل بیت الحمد لله ملت ایران محبت اهل بیت در دلشان است موفق هستند و در قله معرفت قله انسانیت قله عشق قله علم قله حیات این ها همه روایت و ایه قرآن دارد می فرماید به اعراب می فرماید اگر عمل نکنید به دینتان «فسوف اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه» عاشق خدا هستند محبتشان به خدا تبارک برادرها محبت به بی نهایت بی نهایت می کند آدم را ملت ایران عاشق خدا و بی نهایت هستند نهایت ندارند الان آقا این تعریف های که کردن در مورد شهدا خب ببینید تازه یک قطره است آقا فرمودند ببین چی داده خدا به ما دویست هزار شهید به به ان هم چه شهدایی چه گل هایی ملت ایران بینهایت است به خاطر این که عاشق خد است عاشق اهل بیت است چقدر عفت چیز زیبایی است اینجوری می کند عفت «ما یکون عندی من خیر فلن ادخله منک» من یک ذره ذخیره برای خودم نکردم یک ذره ذخیره برای خودم نکردم و من بعد اینطور ادامه می فرماید «و من یستعفف یعفه الله» کسی که برادرها این است مسئله کسی که می گوید گندم از گندم بروید جو ز جو از مکافات عمل غافل نشود می فرماید کسی که برود دنبال عفت خدا به او عفت می دهد یک روایتی دارد می فرماید بابا الله این الله این هم شیطان خب ببین کدام طرف داری می روی بعضی ها خیلی نارحت می شوند می ایند می گویند آقا حالمان بد است فلان بیسار می گویم خب بابا کاری ندارد خب جامعه داشته باش عاشورا داشته باش شب داشته باش نماز شب بخوان که حالت اینطوری نشود نماز جماعت صبح داشته باش نماز جماعت ظهر داشته باش نماز جماعت مغرب آقا نمی توانم چرا نمی توانی یک دوستی پیدا کن بگو زنگ بزند با هم بیایید یادش به خیر ما قدرت جوانی داشتیم می رفتم ورزش بعد دیگر پیر که شده بودیم حالش را نداشتیم به این دوست موست جوان ها می گفتیم اقا بیا در خانه زنگ را بزنم نمی اید می گرفتیم زیر پتو خلاصه زنگ را می زد بلند می شدیم می رفتیم به هوای او حالا خودت حالش را نداری یک دوستی چند تا دوست دوست هر چه هزار تا دوست هم داشته باشی کم است در روایت از امیرالمومنین علیه آلاف التحیه و الثنا می فرماید هزار دوست هم داشته باشی کم است بگو بیاید دستت را بگیرد ببرد نماز جماعتی شود نماز جمعه ای شو حالت خوب می شود جامعه کبیره ای شو حالا جامعه کبیره را نتوانستی صغیره را بخوان ولی می توانی یک بزرگواری می گفت من یک ساعته همه این دستورالعمل بیست و چهار ماده ای انجام می دهم واقعا آقا اگر آدم قوی بشود کاری ندارد البته بهتر است انسان با کیفیت خوب انجام بدهد با طمانینه با وقار و الا حالا این نماز های نافله که می بیند من می خوانم مثل کلاغ سر می زنم مال وضع ما خراب است شما مثل ما نباشید شما ان شاء الله با وقار و با طمانینه بعد سوره های خوب بخوانید مثل ما باشد ما حالا دیگر وضعیتمان این است دیگر ولی شما ان شاء لله به امید خدا بالاخره آقا راه راه خدا مشخص است «ان الانسان علی نفسه بصیره» خود کرده را که تدبیر نسیت پاشو یک مقدار تلاش کن اقا نماز شب پا نشدی اصلا نماز صبحت را بلند شو نماز شبت را حتی در مابین الطلوعین هم ادا است اقا اصلا خدای نکرده خدای نکرده نماز صبحت هم قضا شود اصلا پاشو نماز صبحت را قضا کن نماز شبت را قضا کن نافله ات را بخوان عاشورا را بخوان یواش یواش می کشد خدا جلو شما ناامید نشو همان ساعت هفت هم شش هم که بلند شدی بلند شو نماز صبحت را بخوان نافله ات را بخوان عاشورایت را بخوان بعد هم برو سر کار وظیفه ات  انجام بده خدا یواش یواش به او قدرت می دهد «من یستعفف یعفه الله» برادرها خدا عجیب است ببینید ماها بعضی ها علم داریم ولی عقل عملی ما ضعیف است بعضی ها عقل عملیمان قوی است علممان ضعیف است خدای تبارک و تعالی هو الاول هو الاخر علم بی نهایت قدرت بی نهایت حایت بی نهایت همه چیز بی نهایت است کاملا کاملا حواسش به تک تک ما هست هر چه بخواهی هزار برابرش را به تو می دهد به خدا قسم اصلا خودت تعجب می کنی روز قیامت می گویی خدایا من نمی دانستم اینقدر به من لطف داری در روایت مبارک دارد خدا تبارک و تعالی صد تا رحمت داشته باشد نود و نه تا را گذاشته است برا کی؟ روز قیامت یک دانه اش تازه در دنیا است همین یک دانه هم ما برادرها خواهرها نمی توانیم شکر کنیم ما می توانیم شکر اهل بیت را بکنیم روایت دارد نمی توانیم اگر هزاران سال عمر بدهند می توانیم شکر دین مان بکنیم همین حنیف ملت ابراهیم «حنیفا مسلما» همین را می توانیم این دین عزیز این دینی که هر حکمش را آدم نگاه می کند معجزه معجزه معجزه است هر حکمی را که آدم نگاه می کند معجزه است ببین چی است این دین عزیز ما چطور می توانیم شکر کنیم این نظام الهی که داریم چطور می توانیم شکرش را بکنیم کجای دنیا یک همچنین نظامی الان داریم کو نیست الان شما نگاه کنید رئیس جمهور های دنیا رهبرهای دنیا خب ببینید یک وضعی است این مال ملت خوب ما است مال ملت عزیز ما است «من یستعفف یعفه الله و من یستغن یغنه الله» کسی که دنبال غنا برود به خدا قسم خدا بی نیازش می کند یغنی الله خدا بی نازش می کند خدا مگر کم می گذارد برو تو تلاش کن «افضل العباده العفاف» بالاترین عبادت ها عفت است به به اصلا ما برادرها خواهرها عبادت می کنیم برای این که عفتمان زیاد بشود اصلا دلیلش این است دلیل این که عبادت می کنیم برای این است که عفتمان زیاد بشود عفت عرض کردم به این معنا که ادم شهوت اصلا نداشته باشد نه کنترل شده کنترلش کن توی کنترلش کند یعنی چی در راه خدا بیاندازد دقیقا در آن راهی که خدای تبارک و تعالی «العفت شیمه الاکیاس و الشره سجیه الارجاس» معجزه است این روایات چی می فرماید برادرها خواهرها می فرماید عفت بهترین اخلاق کسانی است که زرنگ هستند «کیس هستند المومن کیس» شرح سجیه و اخلاق انسان های معذرت می خواهم پلید است ارجا است رجس پلید است شرح یعنی شهوت رانی شهوت رانی همه اش هی دنبال شهوت بودن مال آدم های پلید است ولی عفت آن وقت اینجا یک نکته است خدمت شما عرض کنم یک شیمه دارد اینجا در این روایت یک سجیه سجیه فرقش با شیمه چی است؟ چرا در مورد آدم های پلید می فرماید «الشره سجیه الارجاس» اما در مورد ادم های نورانی می گوید «العفه شیمه الاکیاس» چرا این را می گوید شیمه آن را می گوید خدمت شما عرض شود که سجیه این سجیه برادرها فرقش این است که طبیعتی که نوری بشود می شود شیمه طبیعتی که جهنمی بشود می شود سجیه فرق دارد شما ببینید طبیعت الان شما نگاه کنید در دنیا الان آمریکا فرانسه همجنس بازی را خدا لعنتشان کند قانونی کردن اصلا طبیعتشان شده کثافت کاری ذاتشان شده جهنمی حالا نمی گوییم همه مردمشان ولی دولتشان و خیلی هاشان دولتشان و خیلی هاشان اگر نگوییم قالبشان اصلا نجس شده پلید شده چرا ملت ایران از نظر علمی در روایت مبارکه می فرماید در قله دنیا قرار دارند چرا چون نوری هستند چون شیعه هستند چون عاشق مولا هستند چون عاشق خدا هستند «یحبهم و یحبون» محورشان محبت الله است محور وجودشان حب الله است وجودشان نور است برای همین عقلشان خوب کار می کند برای همین علمشان قوی می شود امام آن ها اصلا فکرشان مست است مست لا یعقل است وجودشان پلید شده برای همین فرق بین سجیه با شیمه است می فرماید «العفاف یصون النفس» بس است همین هم بگویم بس است خسته تان نکنم «العفاف یصون النفس» آقا چرا ما نفسمان هر جایی می زند عفت ما ضعیف است عفاف سبب می شود نفست مصونیت پیدا کند برادرها خواهرها من یک چیزی خدمت شما عرض کنم اگر می خواهید عفیف بشوید عقلتان را قوی کنید روایت دارد روایت دارد عقل ثمره اش می شود عفت دلیل این که ما می بینید خدای نکرده عفت ما ضعیف است چون از عقل دور می شویم «اول ما خلق الله العقل ثم قال له اقبل فاقبل ثم قال له ادبر فادبر» عقل چی است؟: عقل آن حقیقتی است که مطیع محض خدا است تبارک و تعالی اتفاقا یک روایتی هم دارد شمس جمال امام زمان یک صلواتی بفرستید که می فرماید کسی که می خواهد عفت پیشه کند باید تابع محض دین بشود برادرها این آیه مبارکه هست که می فرماید نور علی نور» در یک رواتی دارد نور علی نور یعنی نور عقل بر روی نور شرع عقل و شرع یک حقیقت هستند یک حقیقت هستند این ادله اربعه می دانید ما فقه ما از ادله اربعه به دست می اید یکی کتاب یکی سنت یکی عقل یکی اجماع این ها در واقع یک حقیقت هستند چرا عقل که همان سنت امام معصوم است عقل کلی عالم امام معصوم است این عقل سنت ترجمان قران است باز این هم پس همان است سنت ترجمان قران است اجماع هم می دانید برادرها خواهرها که اجماع در روایت مبارکه دارد «المومن وحده جماعه» جماعت واقعی و اجماع حقیقی چهارده معصوم است لذا ما روایات زیادی داریم که اجماع با در آن جایی است که اهل بیت باشند لذا می فرماید حق با کی است الحق مع علی ولو کم باشد ولو هفت نفر امدن پیشش و علی مع الحق لذا اجماع هم یعنی چهارده معصوم اصلا در نزد شیعه اجماع حجیت ندارد برادرها سنی چرا برادرهای سنی یک روایتی دارند که می گویند «لا یجتمع امتی علی الخطاء» می گویند امت پیامبر بر خطاء اجتماع نمی کنند در نتیجه می گویند رای گیری کردند اولی را انتخاب کردند رای گیری کردن دومی را انتخاب کردن ما می گوییم اگر ملاک رای گیری است  اولا اولی که رای گیری کردید چطور حضرت علی افضل اهل بیت است افضل اصحاب خب نبود در آن رای گیری خب مخالف بود حضرت زهرا که سیده نساء عالمین است مخالف بود اصلا علت گریه های حضرت زهرا بود اصحاب حقیقی پیغمبر بلال ابوذر سلمان مقداد کو کدام جماعت حالا گیریم جماعت چرا دومی را نصب کردن دیگر جماعت نبود گیریم نصب کردن چرا سومی را با شوری انتخاب کردند بالاخره چی است ولی ما می گوییم یک حق یک حقیقت است خدا خدا خدا برادرها حضرت علی را پیغمبر نصب نکرد پیغمبر از جانب خدا نصب کرد ما شیعه می گویم هر چه که خدا بگوید لذا اجماع یعنی خدا عقل یعنی دستور خدا سنت یعنی دستور خدا اقا «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» خود پیغمبر هم می فرماید اگر یک یک حکم شرعی را بخواهی مخالفت کنید «لاخذ الله منک الوتین» رگ کردنت را می زنم شیعه یعنی خدا خدا خدا خدا شیعه یعنی خدا لذا اگر می خواهید عفت کنید راه عقل راه خدا تبارک و تعالی راه قرآن کریم راه سنت اطاعت از دستورات الهی باعث عفت می شود بعد عفت سبب چی می شد الفت سبب می شود عفت که پیدا می شود «العفه یصون النفس» به به عصمت پیدا می کنید بعد دیگر نفست تابع عقل می شود دیگر نفست سرکش نمی شود نفست را مثل پیغمبر می گذاری زیر پاییت فرمود «شیطانی اسلم بیدی» شیطان من به دو دست من تسلیم شده یصون نفس به به اینجا این جمله آخر این روایت را عرض کردم تمام می کنیم «و ینزها عن الدنیاء » عفت چه کار می کند عفت ثمره عقل است عفت ثمره اطاعت است عفت ثمره دین است این عفت سبب می شود ینزها پاکت می کند طاهرت می کند از پستی ها عفت آدم را از پستی ها پاک می کند طاهر می کند آقا چطوری ما هم نمی دانیم چطوری مثل همین شهدا شما ببین حاج قاسم سلیمانی30:04 نگاه کن ببین چقدر نور نور نور ما گرفتار نفس هستیم امام را شما نگاه کن به به چه بود چه کار کرد تمام دنیا را عوض کرد چقدر قشنگ می فرماید می فرماید «عفاف یصون النفس» اولا به تو عصمت می  دهد آقا مگر ممکن است ما عصمت  پیدا کنیم بله در روایت مبارکه دارد شما بعد از نماز عصر و جمعه که ان شاء  الله خواندی صد بار بگود استغفر الله ربی و اتوب الیه تا شب خدا دیگر نمی گذارد گناه کنید ما می توانیم خدا شبیه آن کند به آن ها ما هم یواش یواش خدا می تواند لطف کند. «یصون النفس» عفت سبب می شود پاک بشود نفس دو تمام شد عرضم «و ینزهها ان الدنایا» از امور پست پاک می کند نفست را عفت تمام پلیدی ها «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» چطوری اهل بیت تطهیر شده  چطوری تطهیر شدن در روایت مبارکه دارد حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود فاطمه  جان شما هم باید از خدا تبعیت کنید فکر نکنید من می توانم کمکت کنم ببینید چی می فرماید به دخترش به حبیبه خدا شما هم باید از خدا تبعیت کنید بس است برای من

اما امشب شب توسلمان به حضرت علی اکبر است علیه آلاف التحیه و الثنا که اسم اعظم خدا است «علی ممسوس فی ذات الله» این ها وجه الله بودن فکر کنم اما است آنجور که یادم  هست قسم می خورد اگر زنده می ماند حضرت علی اکبر امام می شد این ها مقام امامت را داشتند مقام امامت را داشتند ببینید مدال چی است؟ وقتی که حضرت علی اکبر می خواست به میدان برود حضرت ابی عبد الله علیه آلاف التحیه الثنا می فرماید «الهم کن انت شاهد علیهم قد برز الیهم غلام» سر این است عفت به این می گویند «اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسول الله» یعنی مظهر کامل رسول الله به به چی بوده علی اکبر چه عظمتی بوده چه نوری بوده «و کنا اذ اشفقنا الی زیاره رسول لله نظرنا الیه» وقتی که مشتاق می شدیم پیغمبر دلمان تنگ می شده پیغمبر را ببینیم نگاه می کردیم به حضرت علی اکبر چون از همه به پیغمبر شبیه تر بود جانم فدایت یا علی اکبر امشب شب اسم اعظم خدا است اما برادرها پرسیدند یابن رسول الله بهترین نعمتی که خدا ممکن است به کسی بدهد چی است؟ فرمود یک فرزند پسر به او بدهد جلوی رویش رشد کند زیبا بشود به قد و بالای این جوان نگاه کند یابن رسول الله سخترین واقعه که ممکن است برای کسی  اتفاق بیافتد چی است؟ فرمود این که این جوان جلوی رویش پر پر بزند یک جگری را آوردند پیش جگر یک گوسفند را آوردن پیش حضرت امام صادق علیه آلاف التحیه و الثنا گفتند یابن رسول الله ما نمی دانیم چرا این لک زده فرمود جلویش فرزندش را نکشتید ذبح نکردید گفتند چرا گفتند مال همان است وقتی اجازه گرفت آقا این پا و این پا می کرد به همه اجازه می داد ولی علی اکبر را می گفت سریع برود فقط یک چند قدم جلوی روی من راه برو یک بار دیگر من قد و بالایت را ببینیم رفت به میدان صد و بیست نفر از آن نانجیب ها را هلاک کرد برگشت دید دارد نفس نفس می زند «یا ابا العطش قد قتلی و ثقل الحدید اجهدنی» بابا عطش دارد من را می کشد این زره ها در افتاب در این زخم ها فرو رفته بود سنگینی زره دارد اذیتم می کند آقا زبان جوانش را در دهان گرفت و. انگشتر مبارک را در دهان علی اکبر گذاشت فرزندم برو به زودی است دست جدم حضرت رسول شراب بهشتی می نوشی یعنی بابا من خودم هم زبانم از تو خشک تر است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − پنج =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا